سرمایه گذاری بیشتر در یک استراتژی سئو معمولاً به معنای سرمایه گذاری کمتر در استراتژی دیگر حداقل در کوتاه مدت است.
انتخاب مسیر مستقیم از وسط نیز بهترین انتخاب برای هر برندی نخواهد بود.
با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید در مورد سه مبادله استراتژیک اصلی SEO صحبت کنیم که باید هنگام تصمیم گیری های مهم برای بهینه سازی نام تجاری خود در نظر بگیرید.
1. ترافیک در مقابل ارتباط
من می دانم که بسیاری از شما به چه چیزی فکر می کنید. “این موضوع، بدیهی است.”
بله، یک استراتژی SEO که ارتباط را در برنامه بازی فاکتور نمیکند، بدیهی است که ناقص است.
ترافیک کاربرانی که هرگز علاقه ای به محصول شما ندارند ذاتاً بیهوده است.
به جز مواقعی که اینطور نیست
موضوع اینجاست:
در واقع چیزهای زیادی برای در نظر گرفتن وجود دارد که ممکن است بلافاصله آشکار شود.
موارد زیر را در نظر بگیرید:
مزایای یک رویکرد ترافیک بالا، کم ارتباط
- هرچه ترافیک کسب شده بیشتر باشد، شانس شما برای به دست آوردن لینک های طبیعی از بازدیدکنندگان بیشتر است.
- ترافیک بالا به این معنی است که افرادی که به محصولات شما علاقه مند هستند ممکن است از بازدیدکنندگانی که هرگز به محصولات شما علاقه مند نیستند، به صورت دست دوم درباره شما بشنوند، چه از طریق اشتراک گذاری اجتماعی یا حضوری.
- حجم ترافیک بیشتر به این معنی است که دستیابی به نتایج آماری قابل توجهی از آزمایشهای SEO، تستهای A/B و رویکردهای دادهای مشابه آسانتر است.
- ترافیک بیشتر در نهایت می تواند به معنای افزایش تعداد کل بازدیدهای مربوطه باشد، حتی اگر نسبت بازدیدهای مربوطه کمتر باشد.
- استراتژیهای ترافیک بالا میتوانند به افرادی دسترسی پیدا کنند که در قیف فروش بالاتر هستند، اما ممکن است در نهایت به محصول شما علاقه مند شوند، اغلب به روشهای غیرقابل پیشبینی.
معایب یک رویکرد پر ترافیک
- کلمات کلیدی با ترافیک بالا اغلب بسیار رقابتی هستند، حتی زمانی که از نظر ارتباط کم باشند. ساده ترین کلمات کلیدی برای رتبه بندی، کلمات کلیدی با پتانسیل ترافیک محدود و مخاطبانی با نیازهای بسیار خاص هستند.
- نرخ تبدیل ضعیف، ارزش مالی فوری استراتژیهای ترافیک بالا را محدود میکند.
- تعقیب موضوعات با ترافیک زیاد می تواند بدبینانه به نظر برسد یا پیام برند شما را کمرنگ کند.
جوانب مثبت یک رویکرد ارتباط بالا، کم ترافیک
- نرخ تبدیل بسیار بالاتر برای تولید سرنخ و فروش.
- کلمات کلیدی کمتر رقابتی برای هدف.
- تأثیر روانی هدفمندتر بر بازدیدکنندگانی که به احتمال زیاد در نهایت محصولات شما را میخرند، منجر به تمایل قویتر به برند میشود.
- طرفداران برند مشتاق تر.
- متن لنگر طبیعی مرتبط تر در پیوندهای به دست آمده شما.
معایب یک رویکرد مرتبط با بالا
- کلمات کلیدی مرتبط با بالا اگر نرخ تبدیل بالایی داشته باشند می توانند به همان اندازه کلمات کلیدی با ترافیک بالا رقابتی باشند. ارتباط بالای مخاطب اغلب به ارتباط بالای محصول ترجمه نمی شود.
- مقیاسبندی استراتژیهای مرتبط با بالا میتواند دشوار باشد، به خصوص بدون اینکه مخاطبان فعلی شما را از خود دور کند.
- تمرکز بیش از حد روی مجموعه محدودی از موضوعات می تواند شخصیت درک شده برند شما را محدود کند.
2. مصرف کننده در مقابل تأثیرگذار
بدیهی است که مخاطبان هدف شما باید افرادی باشند که در نهایت محصولات شما را خریداری می کنند.
با این حال، باید این واقعیت را نیز در نظر بگیرید که اینفلوئنسرهایی که قدرت پیوند دادن به ما، به اشتراک گذاری محتوای ما، و قرار دادن ما در معرض مخاطبان وسیع تری را دارند به همان اندازه به عنوان یک عامل مهم هستند.
این سؤال که آیا ما برای یک صنعت می نویسیم یا برای مجموعه ای از علایق، ارتباط نزدیکی دارد.
من بیشتر «مجموعه علایق» را با «مصرفکنندگان» و «صنعت» را با «نفوذگذاران» ترکیب میکنم، اما به خاطر داشته باشید که در اینجا ممکن است کمی آلودگی متقابل وجود داشته باشد.
اگر در B2B کار می کنید، همه چیز کمی متفاوت است، اما بسیاری از مواردی که در مورد “مصرف کننده” اعمال می شود، در مورد مشاغلی که مشتریان شما خواهند بود صدق می کند، در حالی که برچسب “اینفلوئنسر” به رهبران فکری در صنعت شما و صنایع مشتری شما می رسد. شامل مشاغلی می شود که خدماتی مشابه خدمات شما ارائه می دهند.
جوانب مثبت یک اینفلوئنسر، رویکرد هدفمند صنعت
- نوشتن برای وبلاگنویسان، روزنامهنگاران و صنعتی که در آن رقابت میکنید، راهبردی است که احتمالاً معتبرترین پیوندها را به دست میآورد . از آنجایی که اینها افرادی هستند که صاحب سایت های معتبر هستند و بیشتر آنها مایلند منابع خود را ذکر کنند، شما همچنان می توانید با محتوایی که این افراد را هدف قرار می دهد ، مقدار زیادی از اعتبار سئو را بدست آورید.
- به همین ترتیب، تولید محتوا برای این مخاطبان به احتمال زیاد منجر به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی می شود.
- محتوای متمرکز بر اینفلوئنسرها میتواند نقطه جهشی برای محتوای مشارکتی، فرصتهای کسب لینک متقابل ، و حتی شراکتهای تجاری و فرصتهای B2B باشد که ممکن است در نظر نگرفته باشید.
معایب رویکرد اینفلوئنسر
- اینفلوئنسرهایی که میتوانند به مخاطبان شما دسترسی پیدا کنند و کسبوکارهایی که برای فروش از آنها با شما رقابت میکنند، اغلب یکی هستند.
- محتوای متمرکز بر صنعت ممکن است لزوماً برای مصرف کنندگان شما جذاب نباشد و حتی ممکن است آنها را از خود دور کند.
جوانب مثبت یک مصرف کننده، رویکرد مبتنی بر علاقه
- نوشتن برای مصرف کنندگان به شما جلوه ساده تری در ذهن افرادی می دهد که واقعاً محصولات شما را می خرند.
- داشتن تأثیر عملی مستقیم بر زندگی مصرف کننده قبل از خرید محصول از شما به این معنی است که آنها به شما اعتماد خواهند کرد و محصولات شما را خریداری می کنند.
- محتوای متمرکز بر مصرف کننده معمولاً پتانسیل ترافیک کلی بیشتری دارد.
معایب رویکرد مصرف کننده
- مصرف کنندگان به ندرت پلتفرم هایی را با لینک های دنبال شده کنترل می کنند که می تواند به سئوی شما کمک کند و به ندرت می تواند شما را به مخاطبان بزرگتر خود متصل کند.
- محتوای متمرکز بر مصرفکننده، بهویژه زمانی که هدف آن کاربران قدرتمند نباشد، میتواند به عنوان یک سطح مقدماتی برای تأثیرگذاران باشد و بنابراین ارزش انتقال را ندارد.
3. ترند در مقابل همیشه سبز
انتخاب بین محتوایی که میل افراد به تازگی را جلب می کند و محتوایی که در آزمون زمان مقاومت می کند می تواند کاری دشوار باشد.
سرمایه گذاری بیشتر روی یک نوع محتوا همیشه به معنای سرمایه گذاری کمتر روی دیگری است.
چه مقدار از هر کدام تعادل مناسب برای شما است؟
نکات مثبت محتوا درباره موضوعات پرطرفدار
- تمرکز بر موضوعات پرطرفدار به شما این امکان را می دهد که بخشی از مکالمات مداوم باشید، که مزایای آشکار سئو از نظر کسب لینک ها و تعاملاتی دارد که به قدرت طولانی مدت شما در موتورهای جستجو کمک می کند.
- اگر شما یکی از اولین کسانی هستید که به یک موضوع پرطرفدار رسیدگی می کنید، بعید است که رقبای شما بتوانند قبل از کاهش علاقه به موضوع، از شما پیشی بگیرند.
- موضوعات نوظهور، به خصوص موضوعاتی که توسط سایت های خبری بزرگ مورد بررسی قرار نگرفته اند، رقابت محدودی دارند و سئو بیشتر در جهت تازگی است تا اقتدار، و به سایت هایی با اختیارات سئو محدود شانس بیشتری برای رتبه بندی می دهد.
معایب یک رویکرد پرطرفدار
- اگر در موضوعات پرطرفدار خود به اندازه کافی انتخابی نباشید، احتمالاً همان موضوعات پرطرفدار را مانند سایرین انتخاب میکنید و بعید است یکی از اولین کسانی باشید که منتشر میکنند.
- موضوعات پرطرفدار باعث افزایش ترافیک می شوند، اما به ندرت ترافیک طولانی مدت ارسال می کنند.
نکات مثبت محتوا درباره موضوعات همیشه سبز
- از آنجایی که محتوای همیشه سبز همچنان هر ماه ترافیک کسب می کند، به شما این امکان را می دهد که به جای اینکه هر ماه به دنبال موضوعات بزرگتر باشید، فقط با تولید محتوای جدید، ترافیک ماهانه خود را به صورت تجمعی ایجاد کنید.
- از آنجایی که یک منبع تکراری ترافیک است، آزادی بیشتری برای به روز رسانی، آزمایش با آن، آزمایش آن و بهینه سازی آن برای تبدیل، ارتباط و پتانسیل ترافیک دارید.
- از آنجایی که محصولات شما برای حل مشکلاتی طراحی شده اند که همچنان وجود خواهند داشت، و محتوای همیشه سبز برای حل مشکلاتی طراحی شده است که همچنان وجود خواهند داشت، ارتباط بین محتوای همیشه سبز و فروش اغلب مستقیم تر است، حتی برای موضوعات نسبتاً بالا در قیف فروش.
معایب یک رویکرد همیشه سبز
- جلب توجه اینفلوئنسرها برای یک موضوع همیشه سبز بدون معرفی برخی اطلاعات جدید، مانند نظرسنجی یا تحقیق اصلی، می تواند دشوار باشد، و از آنجایی که احتمالاً دیگران از قبل موضوعات را پوشش داده اند و سبقت گرفتن از رقابت را دشوار می کند. به عبارت دیگر، مزایای محتوای همیشه سبز برای کسانی که ابتدا آن را نوشته اند، مانعی برای هر کس دیگری است که می خواهد به این موضوع بپردازد.
- محتوای همیشه سبز معمولاً باید جامعتر، عمیقتر و به خوبی تولید شود تا محتوای مربوط به موضوعات پرطرفدار، که میتواند نیازمند سرمایهگذاری منابع بیشتری باشد.
نتیجه
هر نام تجاری متفاوت است، و “همه چیزها در حد اعتدال” به اندازه کافی خاص نیست. هنگام توسعه استراتژی سئو برند خود، مبادلات بالا را در نظر بگیرید.