نام بردن از روندی که به اندازه سبک تصویرسازی که ما به عنوان ممفیس شرکتی می شناسیم، همه کاره و قطبی شده است، دشوار است.

چهره‌های لاستیکی و رنگارنگ انسان که در تبلیغات مترو، پست‌های حمایت شده اینستاگرام و وب‌سایت‌های بزرگ فناوری قرار می‌گیرند، فوراً قابل تشخیص هستند و بحث‌های زیادی را ایجاد کرده‌اند.

تسلط آنی و بی‌نظیر آن‌ها بر طراحی شرکت‌ها جرقه نام‌های طنزآمیز و تمسخر آمیزی مانند «Globohomo» (مخفف همگن سازی جهانی)، «سبک هنر فناوری بزرگ»، «دره سیلیکون اواخر»، «انسان‌های مسطح»، « مینیمالیسم بردار نئولیبرال »، « بوگی » شد. زیبایی‌شناسی طراحی ، و « بلانکور انسان‌گرا ». علیرغم انتقادها، به نظر نمی‌رسد که افراد با اندام بلند و آبی به این زودی‌ها جایی بروند.

امروزه، شرکت ممفیس رپ بدی دارد که به عنوان یک هنر بی فکر در نظر گرفته می شود. با این حال، اولین طراحانی که این سبک را پیشگام کردند، تفکر و نیت را در ایجاد آن به کار گرفتند و ویژگی های آن در تاریخ غنی هنر و طراحی ریشه دارد. اما بیزاری مردم از شرکت ممفیس نیز ناشی از مسائلی است که عمیق‌تر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که یک طرح تصویری ساده و غریب نشان می‌دهد.

ظهور شهاب‌سنگ و سقوط چشمگیر شرکت ممفیس چیزهای زیادی در مورد طراحی به ما می‌گوید – روندها، ادراکات عمومی، فرهنگ شرکتی و آینده خود طراحی.

ریشه های شرکت ممفیس

روندها در هنر، طراحی و تصویرسازی منعکس کننده بسیاری از تغییرات جامعه ما هستند. این سفر در طول تاریخ هنر و طراحی ، برخی از راه‌هایی را نشان می‌دهد که این جنبش‌ها به یکدیگر منتهی شدند و به زمان‌هایی که ایجاد شدند واکنش نشان دادند. شرکت ممفیس ریشه در نوستالژی عمومی دهه 80 دارد که در اواخر دهه 2010 به وجود آمد. حتی نام خود را از یک جنبش طراحی تأثیرگذار (و به همان اندازه مورد انتقاد) به نام ممفیس گرفته است.

گروه ممفیس

تصویری از یک اتاق نشیمن که به سبک طراحی داخلی ممفیس تزئین شده است. اتاق نشیمن دارای رنگ های روشن و اشکال هندسی بود.
نمونه ای نمادین از طراحی داخلی ممفیس

نام شرکت ممفیس از شباهت این سبک به طرح‌های نمادین دهه 1980 گروه ممفیس ناشی می‌شود . تأثیر سبک با بلوک های روشن رنگ، الگوهای کودکانه و اشکال هندسی بزرگ آشکار است. برتراند پلگرین طراحی ممفیس را به عنوان “عروسی با تفنگ ساچمه ای بین باهاوس و فیشر-پرایس” در سانفرانسیسکو کرونیکل توصیف کرد.

این سبک ایده “سلیقه خوب” را رد کرد و به طور هدفمند مبلمان زرق و برق دار و غیر عملی ساخت. ممکن است تأثیر آن را در طراحی خانه بازی Pee-wee یا نمایش سال 1989 Saved by the Bell تشخیص دهید . حتی دیوید بووی هم طرفدارش بود . مانند سبک تصویرسازی که نام خود را به خود اختصاص داد، ممفیس نیز در زمان خود به دلیل تمجید از مصرف آشکار و نشانه ای از مصرف گرایی بی مزه مورد انتقاد قرار گرفت.

تصویری از مجموعه تلویزیونی Pee-wee's Playhouse. رنگ های روشن را نشان می داد.
خانه بازی پی وی (1986)
تصویری از زن در حال فریاد زدن در فیلم Beetlejuice.
بیتل جویس (1988)

در فیلم Beetlejuice محصول 1988، دلیا دیتز ، هنرمندی که خود را درگیر کرده بود ، با حذف جذابیت عجیب و غریب خانه و جایگزین کردن آن با طرح ممفیس، با شخصیت‌های اصلی پس از مرگ دشمنی می‌کند. نتیجه نمادین است . ممفیس همچنین در سال 1987 در وال استریت مورد استفاده قرار گرفت که ثروت شرکتی بی مزه بود را به نمایش گذاشت .

با وجود انتقادات در آن زمان، ممفیس به تعریف زیبایی شناسی دهه 80 رسید. در حالی که امروزه طراحان با نوستالژیک به دهه 80 برای الهام گرفتن نگاه می کنند، اعضای گروه ممفیس نیز تحت تأثیر جنبش های قبلی قرار گرفتند. طراحی آنها از خطوط منحنی و هندسه جسورانه جنبش آرت دکو دهه 1920 ، آینده نگری رنگارنگ طراحی داخلی عصر اتمی دهه 1950 ، و رنگ های روشن و الگوهای جسورانه جنبش پاپ آرت دهه 1960 سرچشمه گرفته است .

تصویری از تصویر شرکتی ممفیس یوکای دای برای اپل. در اینجا ما افراد کوچکی را می بینیم که از آی پد اپل در پس زمینه سبز روشن استفاده می کنند. اشکال هندسی در سرتاسر پراکنده هستند.

تصاویر Yukai Du برای طراحی اپل در فروشگاه، الهام زیادی از طرح هایی دارد که از گروه ممفیس بیرون آمده است. در مصاحبه‌ای با Creative Lives ، او احساس عدم ارتباط با انیمیشن‌های سه بعدی محبوب و روی آوردن به سبک‌های قبلی تصویرسازی برای الهام را توصیف می‌کند. او توضیح داد: «من شروع به گذراندن دوره متوسطه در کتاب‌های تصویرسازی و تصویرسازی کردم، پس از آن، شروع کردم به آوردن سبک تصویرسازی به انیمیشنم».

تصویری از تصویرسازی شرکتی ممفیس یوکای دای برای مجله لینک.
تصویر یوکای دو برای سرمقاله مجله لینک
پوستر نمایشگاه ناتالی دو پاسکویر در سال 1983
پوستر نمایشگاه Nathalie Du Pasquier’d 1983

الگوهایی که او استفاده می کند – شبکه ها، خطوط چین دار و اشکال هندسی ریز – طرح های ناتالی دو پاسکویر را برای منسوجات و چاپ های به سبک ممفیس به یاد می آورد . هرج و مرج در الگوهای تکراری کوچک به یک تصویر ثابت سرزندگی می بخشد. دو فرآیند فکر خود را در ایجاد الگوها در مصاحبه با Vimeo توضیح می دهد : “من دیدم که نور خورشید بر روی آب منعکس می شود و حرکت بسیار جالب بود، مانند خطوط براق و براق کوچک.” حرکت نور.”

تصویرسازی مدرنیستی

در دوران اواسط قرن، تصویرسازی تجاری به عنوان یک شکل هنری شکوفا شد و با استفاده از رویکرد مدرنیستی به فرم و رنگ، تصاویری تماشایی را به تولید انبوه خلق کرد. جنبش هنر مدرنیستی در پایان قرن نوزدهم هنر را از رئالیسم دور کرده بود. مدرنیسم رها از بازنمایی ناب، خلوص رنگ و شکل باهاوس ، «رنگ‌های حکاکی‌شده» هانری ماتیس و پرتره‌های کوبیست پیکاسو را به وجود آورد که همگی تأثیرات عمده‌ای بر تصویرسازی تجاری داشتند.

آلیس لی ، طراح تصاویر اسلک در سال 2017، از دو تصویرگر مدرنیست به عنوان تأثیرگذار بر وبلاگ خود نام برد. او توضیح داد: «من به بخش بزرگی از توسعه بصری افسانه‌ای مری بلر در دیزنی برای طراحی شخصیت‌های گرم و غریب اشاره کردم، و سخت بود که عاشق تعادل ترکیبی «مینیمال رئالیستی» نشدم که چارلی هارپر ایجاد می‌کند.

تصویری از مری بلر برای آلیس در سرزمین عجایب دیزنی.
تصویری از پرندگان توسط مری بلر برای چارلی هارپر
تصاویر مری بلر برای آلیس در سرزمین عجایب دیزنی و چارلی هارپر

مری بلر بسیاری از هنرهای مفهومی اولیه را برای فیلم های دیزنی در دهه های 1940 و 50 خلق کرد. او برای بسیاری از کتاب‌های طلایی کوچک تصویرسازی کرد . او در خلق شخصیت های رسا با حداقل جزئیات متخصص بود. تأثیر او در فیگورهای انسانی نرم و شیرینی که لی طراحی می‌کند، و همچنین نحوه ترکیب رنگ‌های بافتی خاموش که تقریباً شبیه جوهر است را نشان می‌دهد.

وقتی از چارلی هارپر خواسته شد رویکرد خود را توصیف کند، توضیح داد : «وقتی به موضوعی از حیات وحش یا طبیعت نگاه می‌کنم، پرهای بال‌ها را نمی‌بینم، فقط بال‌ها را می‌شمارم… جذابیت نقاشی در اینجا نهفته است. در دنیایی پر از هرج و مرج، تصویر یک مستطیل کوچک است که در آن هنرمند می تواند یک جهان منظم خلق کند.» مانند طرح های ممفیس که او الهام گرفته است، تصاویر او به وضوح برای آنچه هستند – معمولاً پرندگان و سایر موضوعات طبیعی – با وجود کاهش فرم به ابتدایی ترین شکل آن قابل تشخیص هستند.

تصویری از تصویری از آلیس لی برای Slack. تصویر افرادی را در حال کار نشان می دهد.
تصاویر آلیس لی برای Slack

لی برای Slack صمیمیتی به کارش آورد که باعث می‌شود شخصیت‌ها نسبت به برخی از نمونه‌های شرکت ممفیس که بیشترین نفرت را دریافت می‌کنند، بیشتر احساس کنند. لی توضیح می‌دهد: «در نهایت، من فکر می‌کنم می‌توان تأثیرات مری بلر و چارلی هارپر، و اصول پشت کار آنها را دنبال کرد، «شخصیت‌های بیانگر. شکل ارگانیک، ناقص؛ رنگ‌های جسورانه و لحن گرم و غیره و من خوشحالم که برخی از عجیب‌وغریب بودن انیمیشن‌ها و انتشارات کودکان را به این شکل در تصویرسازی فناوری سازمانی گنجانده‌ام.»

خلاقیت خود را در وب آزاد کنید

وب‌سایت‌های کاملاً سفارشی و آماده تولید – یا نمونه‌های اولیه با کیفیت فوق‌العاده – بدون نوشتن یک خط کد بسازید. فقط با Webflow.

به صورت رایگان شروع کنید

زیبایی شناسی هزاره

زیبایی هزاره ای روند طراحی غالباً غالب در دهه گذشته است. عناصر واضحی را با شرکت ممفیس به اشتراک می‌گذارد – خطوط منحنی، پس‌زمینه‌های سفید تمیز، و پالت رنگی رویایی با سبز گیاهان آپارتمانی و صورتی هزاره‌ای ، که در The Cut توسط Véronique Hyland به‌عنوان «صورتی طعنه‌ای، صورتی بدون زیبایی شیرین» تعریف شده است. این غیر رنگی است که متعهد نمی شود، که نیمه زشتی آن دلیلی بر پیچیدگی آن است.»

طرح های به دست آمده کودکانه، روشن و سرگرم کننده هستند. آنها قابل ارتباط هستند اما متمایز نیستند. آنها در حالی که بی نهایت تکرار می شوند، ظاهری معمولی و دست ساز می دهند. هر دو سبک نیز از نظر فنی برای تبلیغات مبتنی بر وب بسیار مناسب هستند زیرا پس‌زمینه سفید، خطوط تمیز و فونت‌های sans-serif آنها به وضوح و به راحتی بر روی صفحه نمایش گوشی هوشمند خوانده می‌شوند. زیبایی هزاره ای حتی معمولاً “Instagrammable” نامیده می شود.

تصویری از یک تصویر از markup.io

هر دو سبک طراحی نیز به دلیل بی‌توجهی شرکتی مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. دبورا نیدلمن ، سردبیر سابق مجله دومینو ، می‌گوید : «این یک جورهایی شبیه به یک غوغا است. مثل این است که هیچ لبه، حس شوخ طبعی یا حس رمز و راز ندارد. هیچ چیز عجیبی نیست چیزی نیست که درگیر شود. بسیار کنترل شده است.»

Big Tech این سبک را در سال 2017 رایج کرد

تصویری از سبک تصویرسازی الگریا فیسبوک.

عموماً در نظر گرفته می‌شود که محبوبیت شرکت ممفیس با راه‌اندازی Alegria فیسبوک در سال 2017 آغاز شده است که با راه‌اندازی سبک مشابه توسط سایر شرکت‌های بزرگ فناوری همراه بود. نام Alegria که توسط استودیو BUCK مستقر در LA طراحی شده است از کلمه اسپانیایی به معنای شادی گرفته شده است.

ویژگی های کلیدی شرکت ممفیس عبارتند از:

  • پیکره های انسانی اغراق آمیز، اغلب دارای اندام های بزرگ، خمیده، سرهای کوچک، و اندک یا بدون ویژگی های صورت.
  • جنبش! چهره ها اغلب در حال رقصیدن، پریدن، چرخیدن چرخ دستی، فعال هستند.
  • رنگ پوست در سایه های غیر طبیعی مانند آبی، زرد و سبز.
  • اشکال هندسی رنگی مسطح (گرافیک برداری).
  • رنگ های روشن و عجیب. یا اولیه روشن یا پاستیل نرم.

ممفیس شرکتی در چرخه روند به یک نقطه شیرین عالی رسید، با افزایش نوستالژی همراه با تغییرات تکنولوژیکی که روندها را از سه بعدی دور کرد و به سمت طراحی مسطح رفت. زیبایی شناسی به ویژه برای شرکت هایی که خدمات دیجیتالی را برای مصرف کنندگان مانند برنامه ها، استارت آپ ها و به طور کلی SaaS تولید می کنند، محبوب شد. از Google Fi گرفته تا برنامه دوستیابی Hinge ، خدمات B2B مانند Markup.io ، و حتی تا کالیفرنیا DMV ، این سبک در همه جا ظاهر شد.

تصویری از سبک تصویرسازی هینگ.

گرایش های طراحی وب و فشار برای گنجاندن، شرکت ممفیس را در کانون توجه قرار داده است

الهامات پشت سبک تصویرسازی جالب است، اما چرا در نهایت این سبک در طراحی شرکتی غالب شد؟ ممفیس در زمان تغییر کلی در طراحی وب و موبایل به وجود آمد که به این معنی بود که برای پر کردن یک جایگاه کاملاً مناسب بود.

طراحی وب در حال کنار گذاشتن اسکوئومورفیسم بود

طراحی اولیه گوشی های هوشمند تمایل به استفاده از طراحی اسکئومورفیک داشت – برنامه ها اغلب به صورت بصری همتایان دنیای واقعی خود را تکرار می کردند. لنز دوربین شیشه‌ای برنامه دوربین قدیمی و نماد Notes با خط زرد نمونه‌هایی هستند. این زمانی مفید بود که جهان هنوز به ترجمه تجربیات آنها به قابلیت های دیجیتال عادت می کرد.

تا سال 2012، روندها مانند گذشته تغییر کردند. مقاله‌ای در سال 2012 چرخش علیه اسکئومورفیسم را در اپل شرح می‌دهد: «ایمیل‌های داخلی زیادی در میان طراحان رابط کاربری اپل وجود داشت که می‌گفتند این فقط شرم‌آور است، فقط وحشتناک است.» طراحان در آن زمان در مورد این سبک به همان اندازه تحقیرآمیز صحبت کردند که امروزه شرکت ممفیس توصیف می‌شود و آن را «چسبنده»، «به‌طور غیرمفید خودنمایی»، «کهنه‌شده» و «رژ لب روی خوک» نامیدند.

در اواسط دهه 2010، توافق بر این بود که طراحی اسکئومورفیک دیگر ضروری نیست، و سه بعدی براق آیکون های قدیمی فقط به رابط کاربری اضافه می کرد. طراحی وب مسطح و ساده شده است. آپدیت آیفون iOS 7 در سال 2013 جلوه 3 بعدی را بر روی حباب های متنی از دست داد و طراحی ساده ای را برای آیکون های آن معرفی کرد و بسیاری از اپلیکیشن ها و وب سایت ها از آن پیروی کردند.

اسکرین شات های آیکون های به روز شده آیفون از iOS 6 تا iOS 7 حرکت از طراحی اسکئومورفیک به طراحی مسطح را نشان می دهد.
اسکرین شات های آیکون های به روز شده آیفون از iOS 6 تا iOS 7 حرکت از طراحی اسکئومورفیک به طراحی مسطح را نشان می دهد.

گرافیک برداری برای وب مدرن بهتر است

طراحی مسطح پس از از بین رفتن طراحی اسکئومورفیک به سبک غالب تبدیل شد. تصویرسازی‌ها محبوب‌تر شدند، اغلب جایگزین عکاسی می‌شدند، و آن تصاویر ساده‌تر، صاف‌تر و ایجاد آسان‌تر شدند. Xoana Herrera از BUCK در مورد حرکت به سمت سادگی هنگام طراحی Alegria صحبت کرد. “این سبک در ابتدا به عنوان چیزی بصری تر و پیچیده تر شروع شد، اما پس از بررسی های مختلف، شروع به تغییر به سمت چیزی ساده تر برای کپی و پیاده سازی کرد.”

اشکال هندسی مسطح در شرکت ممفیس به ویژه برای ایجاد تصاویر برداری مناسب هستند. آنها مقیاس پذیر بودند، به راحتی می توان آنها را متحرک کرد، و برای هر تعداد صفحات یا موقعیت هایی که یک شرکت ممکن است به تصاویر نیاز داشته باشد، ایجاد و تکثیر آسان بود. کتابخانه های تصویری مانند Humaaans و Open Peeps حتی به افراد غیر طراح نیز اجازه می دهند تصاویر خود را ایجاد کنند. به خصوص برای شرکت‌های کوچک‌تر با بودجه طراحی کمتر، این نوع سبک تصویرسازی بسیار ارزان‌تر و در دسترس‌تر است.

تصاویری از کتابخانه Humaaans در Blush
تصاویری از کتابخانه Humaaans در Blush

برای تصویرسازی وب، گرافیک های برداری مزایای زیادی نسبت به عکس ها و سایر گرافیک های شطرنجی در هنگام ساخت برای وب مدرن دارند. آنها برای ایجاد طرح های واکنش گرا برای وب سایت ها و گرافیک برای کمپین های چند کاناله بهتر هستند زیرا در اندازه ها و وضوح های مختلف بهتر نمایش داده می شوند. بر خلاف تصویر شطرنجی، آنها نیازی به نقاط شکست ندارند و در صورت تغییر اندازه، پیکسل نمی شوند.

ممفیس شرکتی فراگیرتر است

چهره‌های انسانی با نسبت‌های غیرواقعی و رنگ‌های پوست غیر انسانی می‌توانند مشتریان و جوامع را بدون در نظر گرفتن یا حذف صریح یک گروه از مردم نشان دهند. استودیوی BUCK توضیح می‌دهد : «ما یک سیستم مقیاس‌پذیر را طراحی و ساخته‌ایم که ریشه در شکل‌های مسطح، مینیمال و هندسی دارد. فیگورها انتزاعی هستند – اندام های بزرگ و رنگ های پوستی غیرمعمول به آنها کمک می کند تا فوراً به یک احساس جهانی دست یابند.

تصویری از تصاویر به سبک ممفیس شرکتی که مجموعه‌ای از مردم را نشان می‌دهد.
راهنمای تنوع برای Alegria فیسبوک که توسط طراح JS Weis ارسال شده است

در زمانی که مصرف‌کنندگان نسبت به شیوه‌ای که عکس‌ها در تبلیغات نشان می‌دادند، انتقاد بیشتری می‌کردند، محبوبیت تصویر برای نشان دادن مردم افزایش یافت. کسب‌وکارها تلاش‌های آگاهانه‌تری برای به تصویر کشیدن تنوع در تصاویر خود انجام داده‌اند، اما همچنان تلاش می‌کنند تا گنجاندن واقعی در پشت صحنه اتفاق بیفتد . حتی یکی از دانشگاه‌ها به خاطر تکیه بر یک عکس از یک دانشجوی سیاه‌پوست مورد انتقاد قرار گرفت و به شدت او را در مواد استخدامی خود فتوشاپ کردند .

نمایش جانشینی پویایی را به زیبایی در این صحنه به تصویر می‌کشد که در آن پسر عموی گرگ یک ویدیوی آموزشی متفاوت شرکتی را تماشا می‌کند در حالی که جریانی از کارمندان مرد سفیدپوست از اتاق پشت سر او خارج می‌شوند. مصرف کنندگان به اندازه کافی رسانه ای می کنند که متوجه قطع ارتباط می شوند. استفاده از افراد مصور به‌جای عکس به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا از این موضوع کاملاً کنار بگذارند.

Xoana Herrera از BUCK انتخاب اجتناب از بازنمایی صریح را توصیف می کند و می نویسد که شخصیت ها “به جای هویت فردی برای بیان طراحی شده اند. آنها از نظر قومیتی برای نشان دادن تنوع غیر خاص هستند.» بدون شناسه های خاص، آنها می توانند هر نوع بدن، هر جنسیت، هر نژاد را نشان دهند.

زیبایی‌شناسی همگن و ملایم شرکت ممفیس واکنش‌های منفی را برانگیخت

علیرغم نیات فراگیر سازندگان آن، واکنش‌های عمومی به شرکت ممفیس تقریباً در سطح جهانی منفی بوده است. کلماتی که برای توصیف آن استفاده می‌شوند به دلایلی اشاره می‌کنند – شرکتی، همگن، فناوری بزرگ، نئولیبرال، بوگی، بی‌مزه.

ممفیس شرکتی با همه و هیچ کس ارتباط دارد

همانطور که هررا در بالا توضیح داد، این ارقام به گونه ای طراحی شده اند که “از لحاظ قومیتی غیر خاص” باشند. اما یک دنیا تفاوت بین «نمایندگی تنوع» و در واقع متنوع بودن وجود دارد.

هیچ کس توسط یک فرد آبی نشان داده نمی شود، پاک نمی شود، یا نشانه گذاری نمی شود … اما هیچ کس نیز توسط آنها بازنمایی، ارتقاء یا احساس نمی شود. یکی از مفسران آنلاین شکایت کرد : «شما سعی می‌کنید با به تصویر کشیدن آنها به‌عنوان این انسان‌های رنگارنگ غم‌انگیز، به افراد به حاشیه رانده شده احساس مشارکت دهید» .

گروه‌های اقلیت در مجموع خواهان چیزی بیش از فقدان عدم شمول هستند. مردم می خواهند خود را به طور واقعی در تبلیغات و رسانه ها نشان دهند. آنها می خواهند محصولاتی با در نظر گرفتن نیازهای خاص آنها طراحی شده و توسط شرکت هایی ساخته شود که جوامع و دیدگاه های آنها را درک کرده و به آنها احترام بگذارند. ارقام عمومی هرگز این را بیان نمی کنند.

تصویری از تصویری فراگیر که برای Airbnb با حضور یک خانواده انجام شده است
یکی از تصاویر جامع هوم برای Airbnb

می توان به شیوه ای جامع تر به تصویرسازی به سبک ممفیس نزدیک شد. جنیفر هوم ، طراح تصاویر Airbnb، توضیح می‌دهد که او، مانند بسیاری از طراحان، از اشتباه گرفتن تنوع می‌ترسیده و به جای آن به کلی‌گرایی عمل کرده است. او آن را به عنوان “استعاره ای از تنوع از طریق چهره های رنگین کمانی… به زبان ساده، واقعی نیستند” توصیف می کند.

برای رفع این مشکل، او اطمینان حاصل کرد که تصاویر او نشان دهنده کاربران واقعی Airbnb هستند. «استفاده از عکس‌های واقعی برای الهام‌بخشی… وقتی تنوع را به تصویر می‌کشیم، اصالت را تضمین می‌کند، زیرا جایی برای تعمیم یا کلیشه‌سازی برای هنرمند باقی نمی‌گذارد.» او متوجه شد که وقتی از بازنمایی واقعی فرار نمی‌کرد و به جای آن در کارش به آن متمایل بود، تصاویر حاصل گرم‌تر بودند و جامعه آنها را به‌طور واقعی‌تر نشان می‌دادند.

شرکت ممفیس احساس می کند که شرکتی شیطانی است

تصویری از نسخه شرکتی ممفیس "زحل در حال بلعیدن پسرش." این به عنوان نقدی برای سبک هنری عمل می کند.
نسخه ممفیس «زحل در حال بلعیدن پسرش» به عنوان یک میم نقد سبک هنری (منسوب به کاربر توییتر @clayohr ) وارد بازار شده است.

زیبایی ساخارین شرکت ممفیس همراه با شرکت‌های بزرگ فناوری که از آن استفاده می‌کنند، چیزی است که به بسیاری از افراد احساس خزنده یا دیستوپیک می‌دهد. Claire L. Evans، خالق صفحه اصلی Are.na برای این سبک توضیح داد که سبک تصویرسازی «شرکت‌های بزرگ فناوری را دوستانه، قابل دسترس، و نگران تعامل و اجتماع در سطح انسانی می‌کند – که تا حد زیادی برعکس چیزی است که آنها دارند. واقعا هستند.»

چهره های انسانی در شرکت ممفیس به شدت شاد هستند، همیشه در حرکت هستند و تصویری از آرمان شهر هماهنگ را در تصاویر خود به تصویر می کشند. این فیلم کوتاه تیره و تار و دیستوپیایی با تضاد یک نقاشی دیواری روشن و شاد در مقابل پس‌زمینه‌ای از ناراحتی و مشقت شرکت، جلوه را به تصویر می‌کشد.

در مصاحبه با Marketplace Morning Report، مایک مریل ، که به عنوان ابداع اصطلاح «ممفیس شرکتی» شناخته شده است، می‌گوید: «همه چیز مربوط به این ایده است که «به من اعتماد کن». من یک شرکت قابل اعتماد هستم. و بیایید پشت پرده را نگاه نکنیم و ببینیم در واقع چه خبر است.» در دوران رسوایی‌های جاری حفظ حریم خصوصی داده‌ها، تخریب محیط‌زیست ، و پوشاندن خطرات ایمنی ، گفتگو در مورد Big Tech بسیار پیچیده‌تر از آنچه در تصاویر بیان می‌شود، است.

ممفیس شرکتی بیش از حد اشباع شده است

قرار گرفتن بیش از حد در معرض یک روند باعث ایجاد آزار و تمسخر می شود. بسیاری از واکنش‌ها ممکن است صرفاً به این دلیل باشد که روند ممفیس چقدر طاقت‌فرسا است و مصرف‌کنندگان و طراحان چه در حال و هم آفلاین هستند. مولی فیشر در The Cut که در مورد فراگیر بودن زیبایی‌شناسی هزاره می‌نویسد ، می‌گوید: «میل به فردیت در برابر یکسانی خود شورش می‌کند، حتی زمانی که یکسانی احساس آرامش می‌کند، احساس خوبی دارد» .

تصویری از بازی Going Under.
تصویری از بازی Going Under

مقالاتی در مورد آن شکایت دارند، از وایردز چرا هر آگهی یکسان به نظر می رسد؟ ممفیس شرکتی را سرزنش کنید تا مجله t-art ممفیس شرکتی چیست و چرا همه جا وجود دارد؟ . چندین صفحه Are.na و حساب های توییتر وجود دارد که صدها نمونه از این سبک را جمع آوری می کند. حتی یک بازی ویدیویی به نام Going Under وجود دارد که به شما امکان می‌دهد به‌عنوان یک کارآموز به‌سبک ممفیس شرکت کنید و در راه‌اندازی فن‌آوری شکست‌خورده‌تان ویران کنید.

ممفیس شرکتی آنچه را که یک برند در واقع انجام می دهد به مصرف کنندگان اطلاع نمی دهد

یکی دیگر از اشکالات بزرگ این سبک، نتیجه فراگیر بودن آن و یکسانی بی‌مزه تصاویر بازاریابی معاصر است. فراتر از خسته‌کننده بودن، وقتی برندسازی بصری بسیار همگن است، مصرف‌کنندگان در نهایت نمی‌توانند بگویند که این شرکت‌ها واقعاً چه چیزی را به آنها ارائه می‌دهند.

آیا می توانید بفهمید که هر یک از سه شرکت زیر از روی تصاویرشان چه می کنند؟

تصویری از سبک تصویرسازی ممفیس شرکتی آراگون.
تصویری از سبک تصویرسازی ممفیس شرکتی LinkedIn Learning.
تصویری از سبک تصویرسازی ممفیس شرکتی پاستل.

آراگون یک پلت فرم استقرار DAO است، LinkedIn Learning دوره های آموزشی کار ارائه می دهد، و Pastel یک ابزار بازخورد طراحی وب است. حتی با وجود اینکه هر یک از تصاویر، شخصیت‌هایی را نشان می‌دهند که در فعالیت‌های اصلی شرکت‌هایشان شرکت می‌کنند، شباهت‌ها در سبک، زیبایی‌شناسی را بیشتر از محتوا برای بیننده برجسته می‌کند.

بازاریابی موثر نیاز را به یک محصول در ذهن مشتری متصل می کند. بیشتر شرکت‌های ممفیس هیچ‌کدام را با هم ارتباط برقرار نمی‌کنند، و اگر برقرار باشد، بعید است در مقابل دریایی از برندهای مشابه بصری متمایز شود. وقتی برندهای مراقبت از پوست، برنامه‌های ارتباط تجاری و DMV همگی یک برند بصری را به اشتراک می‌گذارند، چگونه یک مشتری قرار است آنقدر قوی به هر یک از آنها متصل شود که متعهد به استفاده از آنها باشد؟

شرکت ممفیس در راه خروج است. آینده طراحی وب چیست؟

زیتگیست ممکن است تمام شده باشد. ممفیس شرکتی از الگوی معمولی روندهای دم بلند پیروی می کند. مردم آبی هنوز در تبلیغات کم‌هزینه‌تر و شرکت‌های کمتر مد روز دیده می‌شوند، اما به نظر می‌رسد که در حال خروج هستند. زمانی که DMV و بخش بهداشت وارد عمل شده اند، یک روند نمی تواند دقیقاً درخشش خود را حفظ کند .

طراحان در حال حاضر در مورد آنچه ممکن است در آینده رخ دهد فکر می کنند و سبک های احتمالی طراحی آینده را تصور می کنند. این تابلوی زیبای Are.na با جمع‌آوری طیف گسترده‌ای از سبک‌ها که برگرفته از تاریخ طراحی و تصویرسازی معاصر است، این سوال را بررسی می‌کند. این نوع الهام نقطه خوبی برای شروع زمانی است که یک سبک منحصر به فرد آنقدر فراگیر شده است که تصور چیز دیگری دشوار است.

تصویری از صفحه دعوت به اقدام Airtable در سال 2019. سبک ممفیس شرکتی را نشان می‌دهد.
تصویری از صفحه فراخوان برای اقدام Airtable در سال 2021. این صفحه هیچ تصویری ندارد.
صفحه دعوت به اقدام Airtable در سال 2019 در مقابل 2022

تغییر Airtable در صفحات فراخوان بین سال‌های 2019 تا 2022 نشان می‌دهد که روند طراحی بعدی چه خواهد بود. در حالی که رنگ‌های روشن و اشکال ترسیم شده باقی مانده‌اند، اکنون تمرکز بر رابط محصول است و به مشتریان پیام واضحی درباره اینکه محصولشان دقیقاً چه کار می‌کند و چگونه انجام می‌دهد، می‌دهد.

این سبک ممکن است پاسخی مستقیم به فقدان مشخص بودن تصاویر شرکت ممفیس باشد. بیشتر و بیشتر شرکت های بازاریابی SaaS به سمت استفاده از تصاویر خود محصول در تبلیغات و وب سایت های خود حرکت می کنند. تصاویر هنوز برای وضوح ساده و سبک شده اند، اما محصول و افرادی که از آن استفاده می کنند جلو و مرکز هستند.

تصویری از تبلیغات اینستاگرام بلووین.

ما شاهد طراحی رابط کاربری بیشتر، اسکرین شات های بیشتر، افراد واقعی بیشتر و موارد استفاده واقعی و عناصر گرافیکی بیشتر متشکل از اجزای محصول خواهیم بود. تصاویر پایه ای که واقعاً نماینده محصول ارائه شده است ممکن است بهترین راه برای یک شرکت نوپا یا نرم افزاری باشد تا محصول خود را در ذهن مشتریان در یک بازار بصری بیش از حد اشباع شده متمایز کند.

با شروع چرخه بی پایان نوستالژی، می توان انتظار تجدید حیات نوستالژیک این سبک را در 20 سال دیگر داشت. مطمئن شوید که فایل‌های کاری شرکت ممفیس خود را برای بازگشت یکپارچه در سال 2042 ذخیره کرده‌اید.

نظرات غیر فعال است