Sale!

برنامه ریزی فیزیکی ذخیره‌سازی اقلام ضروری در زمان بحران (جستاری کامل در طراحی انبار بر اساس اصول مدیریت بحران در مقیاس محله)

47,000 تومان

کتاب پیش رو درباره طراحی انبار و ارزیابی عملکرد آن‌ها به همراه نمونه‌های کاربردی و ابزارهای حمایت‌کننده ‌است که جمع‌آوری جامعی از نتایج تحقیقات دانشگاهی در زمینة دسته‌بندی سیستماتیک ساختاری آنهاست. روند کلی طراحی انبار، واکاوی گشته و در این میان ابزارها و تکنیک‌های مورداستفاده در طراحی آن‌ها بررسی شده است.

در این کتاب تلاش شده تا از اصول مدیریت بحران در طراحی انبارهای ذخیره‌سازی اقلام ضروری ازجمله آب، غذا، دارو، پوشاک و سوخت استفاده شود. مساحت، ابعاد، فرم و محل قرارگیری، سرانه فضای موردنیاز انبار و نوع اقلام ذخیره‌شده در شرایط گوناگون، ابعاد طراحی و اجرایی مختلفی را می‌طلبد. تاکنون محققان و صاحب‌نظران با تخصص‌های گوناگون، از زوایای خاصی به طراحی انبار پرداخته‌اند که سعی بر آن شده تا از تمامی ابعاد مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.

در بخش اول کتاب به بیان تعاریف، مضامین، اهداف مدیریت بحران و حوزه‌های آن و اصطلاحات رایج در بحث بحران، مدیریت بحران، اصول برنامه‌ریزی، تعریف شهر، مدیریت شهری، محله و درنهایت به معماری و استحکامات دفاعی پرداخته می‌شود. در این راستا با تأکید بر نحوه طراحی تونل‌های لجستیکی به‌عنوان نمونه‌ای قابل‌پذیرش جهت طراحی سازه‌های زیرزمینی انبارها و پس ‌از آن به معرفی انبار و ملاحظات خاص مکان‌یابی انبار، انواع انبارها، اصول مدیریت بحران در انبارها (مواد غذایی، دارویی و…)، پرداخته شده‌ است. در ادامه به شرح مبسوطی از ملاحظات مرتبط با انبارهای اقلام اساسی؛ ازجمله ملاحظات طبیعی، اقتصادی، امنیتی- سیاسی، انسانی و غیره پرداخته‌ شده ‌است.در انتها نیز اهمیت و ضرورت مدیریت بحران در مدیریت حفظ اقلام ضروری برای هرچه کمتر کردن تلفات ناشی از کمبود نیازهای اولیه برای تداوم حیات، ذکر گردیده است.

بخش دوم کتاب به بررسی طراحی ساختمان در سبک‌های مختلف معماری، انواع فرم و ترکیب آن‌ها پرداخته است. تعیین فرم هندسی بنا، موقعیت و ابعاد بازشوها، نحوه دسترسی‌ها و پیش‌بینی فضای امن به‌صورت چند عملکردی برای هر ساختمان بسیار نقش تعیین‌کننده‌ای در شرایط اضطراری دارد و موجب حفظ جان مردم و کاهش آسیب‌پذیری و مدیریت بهینه در شرایط بحران می‌گردد.

بخش سوم کتاب به بررسی سند چارچوب و راهنمای طراحی شهری، معماری بیرونی و داخلی انبار، طراحی و اجرای فضاهای داخلی و نحوه ارتباط آن‌ها با یکدیگر و ارتباط ساختمان با اطراف، انواع حجم ساختمان، انواع فرم و سازماندهی، و هر آنچه مربوط به پلان ساخت انبار می‌شود، پرداخته شده که بررسی این عوامل به این علت مهم و حیاتی است که هر انبار باید به‌ضرورت کارکرد خود و محیطی که در آن ساخته می‌شود سازمان‌دهی فضایی، فرم، پلان و دیگر عوامل به‌صورت جداگانه مطالعه شود تا هر یک به‌تنهایی نوعی از انبار بهینه برای کارکرد مخصوص به خود باشد. لذا باید توجه داشت که نمی‌توان فرمی ثابت را به‌عنوان طراحی مخصوص انبار تلقی نمود و در همه شرایط از آن استفاده کرد.

در بخش چهارم کتاب پلان داخلی انبار برای تسهیل در انبارداری و حفظ و نگهداری کالا بررسی‌شده و مواردی را که در مواقع بحرانی باید در سریع‌ترین زمان ممکن به دست افراد خسارت‌دیده رسانده شود، موردتوجه قرار گرفته است. در بسیاری از موارد استقرار نامناسب یا عدم پیش‌بینی‌های کارشناسانه در زمینة طراحی پلان انبار اقلام اساسی و ضروری برحسب فرم، شعاع عملکرد، حساسیت، سازگاری، نظام ارتباطات، نفوذپذیری، گردش کار، انبارگردانی و سایر موارد، خسارات و تلفات را مضاعف نموده و ضربات سنگینی بر پیکره جامعه بحران‌زده وارد می­آورد.

بخش پنجم به بررسی مساحت انبار و ارتباط مساحت با جمعیت ساکن محله و از طرفی نحوه توزیع کالا در زمان بحران پرداخته است، این مهم از این بابت مورد توجه و مطالعه قرار گرفت که در زمان بحران مردمی که دچار سانحه شده‌اند از لحاظ روحی و روانی به هیچ عنوان شرایط ثابتی ندارند از این رو نباید انتظار داشت که توزیع کالای ضروری که لازمه‌ی تداوم حیات افراد است را با شیوه‌هایی معمولی و طبق روال عادی بدست آنها رساند.

Description

سلسله‌مراتب نيازها

در تمامی مراحل پاسخگویی‌ به سوانح، سلسله مراتبي از نیازها در اولویت قرار دارد. ارزيابي نيازها بايستي به‌طور روشن طبق اين نيازها به ترتيب اولویت متمركز گردد:

1- نيازهاي حمايتي اساسي زندگي (غذا، آب، سرپناه و لباس): فراهم آوردن نيازهاي اصلي حمايت از حيات، آب آشاميدني و بهداشت، غذاي مناسب، کمک‌های پزشكي مقتضي، سرپناه (مسكن و پوشاك كامل) و سوخت (براي پخت‌وپز و گرما).

2- نیاز به امنيت و حفاظت از خشونت فيزيكي و تعرض: محافظت از قربانيان سانحه در برابر خشونت فيزيكي، تجاوز و تعرض به‌ویژه در سوانحي كه پناهندگان و آوارگان داخلي در آن درگيرند.

3- نيازهاي روان‌شناختی و اجتماعي: شناسايي استرس‌های (تنش‌هاي) روان‌شناختی و اجتماعي ناشي از سانحه، همچنین تأمین حمايت‌هاي روان‌شناختی و اجتماعي براي قربانيان. نمودار (1-1) نیازهای اساسی انسان از دیدگاه مازلو را نشان می‌دهد که هر یک پس از رخداد حوادث و بلایای طبیعی دارای اهمیت ویژه‌ می‌باشند.

تعریف بلایا

تعاریف متعددی برای بلایای طبیعي ذکر شده است. به نظر برخي از محققان بلایای طبیعي وضعیت فشار جمعي است؛ درحالی‌که از نظر برخي محققان دیگر زمان رخداد بلایای طبیعي به‌عنوان دورة بحران اجتماعي شناخته مي‌شود. به نقل از استراتژی بین‌المللی برای کاهش خطر بلایای طبیعي سازمان ملل در ارتباط با بلایای طبیعي: بلایای طبیعي نتیجه آثار یک خطر محیطي بر سیستم اقتصادی- اجتماعي یک جامعة آسیب‌پذیر است که موجب اختلال در روال طبیعي امور آن جامعه شده و مانع از ایفای نقش مناسب آن جامعه برای کنار آمدن با آثار آن مي‌شود. مسئله موردتوجه در مورد آثار بلایای طبیعي این است که بلا، نتیجه‌ای از ترکیب خطر، آسیب‌پذیری و توانایي‌ها و اقدامات ناکافي برای کاهش پتانسیل‌های آن خطر است.

بلا، زماني اتفاق مي‌افتد که خطر روی جمعیت آسیب‌پذیر اثر گذاشته و سبب تلفات، خسارت‌ها و شکستن حالت عادی زندگي شود. اهمیت بلایای طبیعي با توجه به آثاری که بر زندگي روزمره جوامع مي‌گذارد، تعیین مي‌شود. به‌طورکلی آثار بلایای طبیعي بر زندگي جوامع به سه بخش اقتصادی، اجتماعي و محیطي قابل‌تقسیم است.

بلایای طبیعي، عملي از طبیعت با چنان شدتي است که وضعي فاجعه‌انگیز ایجاد می‌کند و در این وضع شیرازه زندگي ناگهان گسیخته می‌شود و مردم دچار رنج و درماندگي مي‌شوند؛ درنتیجه به غذا، پوشاک، سرپناه، مراقبت‌های پزشکي و پرستاری، محافظت در مقابل عوامل و شرایط نامساعد محیط و سایر ضرورت‌های زندگي محتاج مي‌گردند. وقوع ناگهاني یک فاجعه ساختار بنیادی و عملکرد عادی جامعه یا مردم را مختل می‌کند. از اصطلاح بلا برای توصیف وضعیتی اسفبار استفاده مي‌شود که در اثر آن الگوی طبیعي زندگي مختل شده و مداخلات استثنایي و اضطراری برای نجات و حفظ زندگي انسان‌ها یا محیط‌زیست مورد نیاز است. بلا از نظر سازمان جهاني بهداشت، واقعه‌ای بدون سابقه که موجب آسیب شود تعریف‌ شده است (تقوایی و ترک‌زاده، 37،1387).

 

طبقه‌بندی بلایای طبیعی

پدیده‌های ناهنجار عبارتند از:

الف) پدیده‌های ناشي از عواملي تحمیلي بر طبیعت: آلودگي هوا، باران‌های اسیدی، افزایش گازکربنیک و آلاینده‌ها در جو و اثرات گلخانه‌ای ناشي از آن‌ها، نازک شدن لایه ازن، بیابان زایی بر اثر قطع بی رویه درختان و سیلابی شدن زمین ها، سد سازی بی رویه و … .

ب) پدیده‌های ناشي از مکانیسم و ساختار عوامل طبیعي: (زلزله، سیل، خشک‌سالی پیشروی آب دریاها در خشکي و…) هرچند برخي از این پدیده‌ها می‌تواند به علت تداخل هر دو عامل بالا که درواقع تشدیدکنندة پدیده‌ها محسوب می‌شود نیز رخ دهد.

از دیدگاه دیگر پدیده‌های ناهنجار طبیعي را می‌توان به‌صورت زیر طبقه‌بندی نمود:

حوادث طبیعي ناشي از عوامل زمین‌ساختي، بلای تدریجي مثل آتش‌فشان، بلای ناگهاني مثل زلزله، حوادث طبیعي ناشي از عوامل آب و هوایي مثل خشک‌سالی و سیل.

برخي از بلایای طبیعي با منشأ آب‌وهوایی (بارش‌ها، طوفان، خشک‌سالی‌ها، تگرگ، سرما، یخبندان و…) و نیز با منشأ زمین‌ساختي (آتش‌فشان، بهمن، سونامی و…) با روش‌های خاص و با درصد احتمال قابل‌پیش‌بینی‌اند که با توسعه علوم و فنون و ارتقای علمي بشر روزبه‌روز ضریب اطمینان چنین پیش‌بینی‌هایی بیشتر خواهد شد (Hwang & David, 1999, 13-15 ).

تعریف سانحه

سانحه، حادثه‌ای اعم از طبیعي یا مصنوع انسان، ناگهاني یا مداوم با چنان شدتي که جامعة مبتلا باید برای مقابله با آن، اقدامات ویژه، عملیات و برنامه‌ریزی به کار بندد.

سانحه تبدیل اتفاق غیرمعمولی و نادر به یک خطر است که تأثیرات آن بر روی اجتماعات و تلفات احتمالي، مناطق جغرافیایي آسیب‌پذیر، منجر به آسیب‌های اساسي (ویراني و تخریب و ناتواني اجتماعات بازمانده در انجام نرمال عملکردها) و نهایتاً منجر به وابستگي به کمک‌های بیروني جهت برآورد احتیاجات می‌شود (بانک جهاني 2006:1). همچنین سانحه، رویدادی غیرمعمول است که اثرات آن بیشتر از ظرفیت منطقه آسیب‌دیده جهت پاسخگویي است؛ ازجمله در زمینة نجات انسان‌ها، حفظ اموال و دارایی‌ها و حمایت اجتماعي، زیست‌محیطي، اقتصادی و ثبات.

به‌طورکلی تعاریف ذکرشده در منابع مختلف از سانحه یا بحران، بر جنبه‌های زیر تأکید دارند:

  • کوتاه بودن زمان برای عکس‌العمل؛
  • ایجاد فوریت در پاسخگویي و مقابله با سانحه؛
  • لزوم برخورد خاص و متناسب با ویژگی‌های سانحه یا بحران؛
  • متفاوت بودن انواع سوانح؛
  • تهدید جدی برای منافع و بقای سیستم و… .

سوانح یا بحران‌ها ازلحاظ زمان وقوع در دو دسته «ناگهانی و تدریجی» قابل‌تقسیم بندی هستند. بعضي از سوانح به‌صورت ناگهاني به وجود می‌آیند (مانند زلزله، آتش‌سوزی جنگل، سیلاب، سونامي، طوفان، آتش‌فشان و…) و اثرات ناگهاني بر محیط دروني و بیروني سیستم می‌گذارند. به این بحران‌ها، بحران‌های ناگهاني مي‌گویند. در مقابل این بحران‌ها، بحران‌های تدریجي وجود دارند که از برخی مسائل بحران‌خیز شروع مي‌شوند و در طول زمان تقویت‌شده و تا سطح آستانه ادامه می‌یابند و سپس بروز پیدا مي‌کنند (مانند جنگ داخلي، خشک‌سالی و…). هریک از این دو نوع سوانح یا بحران‌ها با درجات و اثرات مختلف فیزیکي و اجتماعي همراه هستند.

سوانح برحسب نوع پدیده‌هایی که از آن منتج مي‌شوند به دو دسته سوانح طبیعی و سوانح اقتصادی – اجتماعی تقسیم مي‌شوند.

سانحه طبیعی: تحت تأثیر یک یا چند عامل خطرآفرین؛ از قبیل زلزله، سیل، خشک‌سالی و طوفان و… به وجود مي‌آید. معمولاً سوانح طبیعي دارای ویژگي‌های ذیل هستند:

  • اختلال در نظم و الگوی معمولي و عادی زندگي؛
  • اثرات آن بر روی انسان؛ از قبیل مرگ‌ومیر، آسیب‌دیدگی، اثرات ناهنجار بر سلامتي؛
  • اثرات آن بر ساختار اجتماعي؛ از قبیل نابودی یا خسارت به سیستم‌های حکومتي ساختمان‌ها، ارتباطات و خدمات اساسي و زیربنایي.

سانحه اجتماعی-اقتصادی: تغییر و تحولاتي که از عوامل خطرآفرین اجتماعي– اقتصادی بر ساختار اجتماعي– اقتصادی جامعه اثر منفی می‌گذارد. سوانح اجتماعي– اقتصادی تحت تأثیر عملکرد نادرست سیستم‌های اقتصادی–اجتماعي منتج می‌شود؛ مانند ضعف سازه‌های کالبدی، تراکم زیاد جمعیت در واحد سطح، اقتصاد متغیر و … .

درمجموع مي‌توان گفت سانحه؛ وضعیت ناشي از اتفاق غیرمعمولي و نادر یک رخداد است که تأثیرات آن بر روی جوامع انساني و مناطق جغرافیایي آسیب‌پذیر، منجر به آسیب‌های اساسي (ویراني و تخریب، تلفات احتمالي و ناتواني اجتماعات بازمانده در انجام نرمال عملکردها) و نهایتاً وابستگي به کمک‌های بیروني جهت برآورد احتیاجات مي‌شود.

مفهوم بحران

ریشه واژه crisis از کلمه یونانی «krinein»؛ به معنی نقطه عطف به‌ویژه درباره بیماری است؛ معنی دیگر این واژه؛ بروز زمان خطر در حیطه مسائل سیاسی- اقتصادی است. درعین‌حال، بحران به‌عنوان نقطه حساسی تلقی می‌شود که درنهایت ممکن است ناشی از تحولی مناسب یا نامناسب باشد؛ مانند مرگ و زندگی، تعادل یا ناپایداری (عنبری،1383).

بحران‌ها ازلحاظ ماهیت، بزرگی و شدت متفاوت‌اند؛ اما تمامی آن‌ها عواقبی به بار می‌آورند که می‌تواند توانایی کارکردی سازمان یا نظام را مختل سازد. روبرتز تصریح می‌کند: به‌راستی تعریف بحران، امر ساده‌ای نیست؛ زیرا این مفهوم از یک خلأ معنایی، تکنیکی، عملیاتی و مورد اجماع به سبب ماهیت بهره‌وری فراگیر آن رنج می‌برد .(Roberts,1988)

این پدیده به‌مثابه نقطه چرخش در رویدادها و جریان امور است که با پیامدهای غیرمنتظره‌ای نیز همراه بوده و کارکرد یک نظام را با عدم تعادل و چالش مواجه می‌کند همچنین شرایط و الزام‌هایی را بر روابط و تعامل‌های درونی و اولویت‌های نظام وارد و فرایندهای مدیریت (ازجمله حوزه تصمیم‌گیری) را وادار به واکنش در شرایط عدم تعادل و فشار روانی می‌کند. مدیریت بحران چارچوب مناسبی برای فرماندهی، کنترل، هماهنگ‌سازی و به کار گرفتن راهبردهای تحدید بحران است که از رهگذر آن نوعی فرایند سازی (پیشگیری و کنترل بحران) در ساختار مأموریت و وظایف بخش‌های مقابله با بحران شکل‌گرفته و نهادینه می‌شود (خزایی،1390، 75).

درواقع بحران‌ها؛ رویدادهای ناگهانی هستند که وضع اجتماعی عادی را شدیداً مختل نموده، موجب نیاز به به‌کارگیری اقدامات غیرمعمولی برای انطباق با اختلال اجتماعی می‌شوند. تعداد بحران‌ها از فوریت‌ها به‌مراتب کمتر هستند و تلفات انسانی، خسارات مادی و اختلال اجتماعی را باعث می‌شوند (ولدبیگی، پورحیدری،23،1393). از ویژگی‌های زندگی بشر در قرن 21 بحران‌ها می‌باشند. ما هرروزه شاهد افزایش تعداد، شدت و گسترش بحران‌های طبیعی، انسان‌ساخت و امنیتی هستیم که همراه با پیچیدگی روزافزون جوامع انسانی آسیب‌پذیری‌ها نیز افزایش‌یافته و در ترکیب با بلایا و مصائب دیرینه و سوانح مدرن و نوظهور بحران‌هایی را شکل می‌دهند که گاه کنترل آن‌ها از دست حکومت‌ها و مدیران خارج شده و هزینه‌ و خسارت‌های بی‌سابقه‌ای را بر جا می‌گذارد.

بحران را برحسب طول زمان می‌توان به دو گروه بحران‌های ناگهانی[1] و بحران‌های تدریجی[2] تقسیم‌بندی کرد.

الف- بحران‌های ناگهانی؛ نظیر زمین‌لرزه، زمین‌لغزش، آتش‌فشان، سونامی، بهمن، طوفان، سیل و اپیدمی بیماری‌های واگیر مثل اپیدمی آنفولانزا.

ب- بحران‌های تدریجی مثل خشک‌سالی، یخبندان، قحطی و بیماری‌های مزمن که به‌تدریج جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

واینر و کان در نگرشی جامع و همه‌جانبه براي بحران تعاریف زیر را ارائه کردند:

نقطه چرخش در رویدادها و کنش‌ها پیامدهاي غیره منتظره‌اي به دنبال می‌آورد.

  • شرایطی که واکنش فوري شرکت‌کنندگان را طلب کند.
  • شرایطی که ایجاد نااطمینانی کند.
  • شرایطی که موجب کاهش کنترل بر رویدادها شود.
  • شرایطی که در آن اطلاعات در دسترس به‌شدت کاهش یابد.
  • شرایطی که همواره با افزایش فشارها و تنش براي کارکنان و جوامع باشد (دباغیان،9،1384).

ویژگی‌های بحران

  • تکیه‌بر برنامه‌های اجرايي پرشتاب و عجولانه؛
  • اتكاي فزاينده به کمک‌ها و حمایت‌های بيرون سازمان؛
  • عدم‌اتكا به صاحب‌نظران و كاركنان داخل سازمان؛
  • اختلال در ارتباطات چنانچه به اهداف آسيب رساند؛
  • تأکید بیش‌ازحد بر راه‌حل‌های نظري و کلیشه‌ای؛
  • اغماض در برابر کاستی‌ها و ناديده گرفتن انحرافات؛
  • فاصله زياد با استانداردها و شاخص‌های عملياتي؛
  • فاصله زياد ميان تصميمات و طرح‌هاي مديران سطوح بالاي سازمان و ميزان تلاش براي عملي ساختن آن‌ها از سوي مديران سطوح مياني؛
  • طرح‌ریزی برنامه‌اي بزرگ و همه‌جانبه بدون انجام اصلاحات ساختاري و بدون لحاظ داشتن تغيير در اهداف مرحله‌اي با توجه به شرايط؛
  • اختلاط معنایی و مفهومي ميان وسيله، هدف و مقصود.

انواع بحران

بحران‌ها شامل انواع گوناگونی هستند که در ادامه چند نمونه آن ذکر می‌گردد.

 

انواع بحران به لحاظ منشأ و خاستگاه حوادث

بحران‌ها، سوانح و مخاطرات به لحاظ منشأ و خاستگاه، ابعاد و اثرات و مقیاس دارای انواع مختلفی هستند که شناخت هریک از آن‌ها از ضرورت‌های اولیه در مدیریت بحران است؛ چراکه ساختار مدیریت بحران متناسب و متغیر با نوع سانحه تعریف می‌شود.

بااینکه برخی بحران‌های طبیعی (همان بلایای طبیعی) از كنترل انسان خارج است؛ اما ما نیز با برخی اقدامات راه را برای بروز این بلایا و یا تشدید اثرات آن‌ها هموار كرده‌ایم. علاوه‌ بر بحران‌های طبیعی، انواعی از بحران‌های ساختة دست بشر نیز امكان وقوع دارند.

تقسیم‌بندی بحران‌ها به‌صورت طبیعی و انسان‌ساخت از دیدگاه پیشگیری از سانحه اهمیت دارد. ازآنجاکه مخاطرات طبیعی به دلیل عوامل طبیعی و بدون دخالت انسان روی می‌دهند، ممکن است پیشگیری از آن‌ها چندان معنی‌دار نباشد، بلكه لازم است انسان خود را با محیط انطباق داده و آمادگی لازم در برابر این مخاطرات داشته باشد. از طرف دیگر مخاطراتی که عامل انسانی در رویداد آن‌ها نقش دارد؛ ازجمله مواردی هستند که می‌توانند قابل‌پیشگیری و کنترل باشند. این طبقه‌بندی را می‌توان به‌صورت زیر ارائه نمود:

  • طبیعی غیرقابل‌اجتناب یا غیرمترقبه (مانند زلزله، طوفان)؛
  • طبیعی قابل‌اجتناب (مانند سیل، رانش زمین)؛
  • طبیعی (آتش‌سوزی جنگل)؛
  • غیرطبیعی (خطای انسانی؛ مانند آتش‌سوزی در مساکن روستایی).

بحران‌های طبیعی[3]

سوانحی که بدون دخالت انسان و توسط یکی از عناصر طبیعی؛ نظیر هوا (طوفان، آتش‌سوزی، خشک‌سالی)، زمین (زلزله، رانش زمین، لغزش و ریزش کوه، آتش‌فشان)، آب (سیل) یا ترکیبی از هر سه عامل رخ می‌دهد را بحران طبیعی گویند (گزارش وزارت كشور). این بحران‌ها و سوانح در نزدیك مردم، سازه‌ها و سرمایه‌های اقتصادی و بدون اخطار قبلی رخ‌ داده و باعث به خطر افتادن آن‌ها می‌شود. در مواجهه با این سوانح در لحظه وقوع كار چندانی نمی‌توان انجام داد؛ اما می‌توان با برنامه‌ریزی از قبل، اثرات آن‌ها را به حداقل رسانده یا خنثی نمود (صفری، 1376، 6).

این بلایا خود به سه گروه بلایای با منشأ ژئولوژیک[4] (زمین‌شناختی)؛ مانند زلزله، رانش زمین، آتش‌فشان- بلایای با منشأ هیدرومتئورولوژیک[5] (آب‌وهوایی)؛ مثل سیل، طوفان و بلایای با منشأ زیستی[6]؛ مثل اپیدمی بیماری‌های ویروسی تقسیم می‌شوند.

 

بحران‌های انسان ساخت[7]

این بحران‌ها، مخاطراتی هستند که انسا‌ن‌ها به‌گونه‌ای در ایجاد آن نقش داشته باشند. این نقش ممکن است عمدی و بااراده و غیرعمدی و بدون اراده باشد. بحران‌های ایجادشده توسط انسان را می‌توان به گروه‌های مختلفی تقسیم کرد:

 

بحران‌های تكنولوژیك شیمیایی

انواع خطرات شیمیایی و خطرات ناشی از حمل‌ونقل محموله‌های خطرناك و آلوده، رشد صنایع و محصولات شیمیایی، مسئلة آب‌های زائد و آلودگی‌های صنعتی همگی از انواع این بحران‌ها هستند. واكنش به بحران‌های تكنولوژیك اغلب سخت‌تر از بلایای دیگر است؛ زیرا نیازمند واكنش بسیار دقیق، درست و به‌موقع و عملیات بسیار خاص است (كارانتلی 1382، 61).

 

بحران‌های هسته‌ای

خطرات هسته‌ای نسبت به سایر بحران‌ها جدیدتر بوده و فجایع ناشی از آن بسیار گسترده‌تر و كُشنده‌تر است. كارخانه‌های هسته‌ای و زباله‌های آن‌ها بسیار آلوده‌كننده و فاجعه‌آفرین هستند (كارانتلی 1382، 62).

 

سایر بحران‌های تكنولوژیك

تكنولوژی‌های رایانه‌ای در صورت سوءاستفاده بسیار خطرساز می‌شوند؛ مثل هك كردن رایانه‌های تأسیسات نظامی، هسته‌ای و زیربنایی. از دیگر بحران‌های تكنولوژیك می‌توان آسیب دیدن ساختارهای ارتباطی و ارتباط از راه دور، آسیب دیدن ساختمان‌های بسیار بلند و آسمان‌خراش‌ها و بحران‌های ناشی از مهندسی ژنتیك را نام برد (کارانتلی 1382، 64-63).

غالباً برای بیان ابعاد بحران از سه شاخص کلی استفاده می‌شود:

  1. تعداد کشته‌شدگان[8] که عبارتنداز: تعداد افرادی که مرگ آن‌ها تأیید شده؛ افراد گمشده و افرادی که تصور می‌رود کشته ‌شده‌اند.
  2. تعداد جمعیت تحت تأثیر[9]؛ یعنی افرادی که در جریان وقوع بحران نیازمند دریافت کمک فوری هستند. مصدومین، آوارگان، افراد بی‌خانمان و کسانی که از محل، تخلیه اضطراری شده‌اند نیز در این گروه قرار می‌گیرند.
  3. میزان خسارات اقتصادی[10]: برای برآورد خسارات، از روش‌های گوناگونی استفاده می‌کنند؛ اما می‌توان اذعان داشت که درمجموع هیچ استاندارد مشخصی برای انجام این محاسبات وجود ندارد، تنها مبلغ کل آن به دلار آمریکا اعلام می‌شود (ساپیر[11]،2004 به نقل از صفری،1391).

انواع بحران از لحاظ اعتبار موضوع:

  • بحران سياسي.
  • بحران اجتماعي.
  • بحران نظامي.

انواع بحران از لحاظ سطح:

  • سطح كلان.
  • سطح خرد.

انواع بحران از لحاظ شدت بروز:

  • بحران‌هاي شديد.
  • بحران‌هاي نوظهور بدعتي.
  • بحران‌هاي كند (بطئي).
  • بحران‌هاي ويژه‌اي (مواردي).
  • بحران‌هاي انعكاسي.
  • بحران‌هاي برنامه‌اي (عمدي).
  • بحران‌هاي عادي.
  • بحران‌هاي اداري.

درجه‌بندی بحران

بحران دارای مشخصات ویژه‏ای است که منتج از سه عنصر زیر است:

1) تهدید یا فرصت؛ 2) زمان محدود؛ 3) میزان فشار وارده.

بحران درجه یک: عبارت است از هر رویداد پیش‌بینی‌نشده و غیرمنتظره‌ای که یک واحد به‌تنهایی و با امکانات معمولی خود قادر به مقابله با آن نباشد.

بحران درجه‌دو: عبارت است از هر رویداد پیش‌بینی‌نشده و غیرمنتظره‌ای که برای مقابله با آن دو یا بیش از دو نهاد باقابلیتی بیش‌ازحد معمول لازم باشد. در صورت بروز چنین رویدادی ممکن است به کمک و همکاری نهادهایی خارج از این محدوده هم نیاز باشد.

بحران درجه سه: هرگونه رویداد غیرمنتظره‌ای که ابعاد آن به حدی باشد که برای مقابله با آن نیاز به تجهیز کلیة امکانات و نهادهای مسئول در سطح شهر و هماهنگ کردن و همکاری این نهادها و نهادهای دیگر خارج از این حوزه باشد.

فاجعه: فاجعه به حادثه‌ای گفته می‌شود که همة آحاد جامعه را در برگرفته و مقابله با آن به مهارت‌ها و روش‌های ویژه‌ای نیاز داشته باشد. همچنین برای جبران خسارات وارده به امکانات فوق‌العاده‌ای نیاز است که نوعاً مجبور به استمداد از کشورهای دیگر می‌شویم (جاسم پور،1389).

 

عوامل ایجاد بحران

عوامل محيط بيروني؛ نظير حوادث طبيعي، نوسانات كلي و عمومي اقتصادي، نوآوري در فناوري، نظم و ترتیب‌های حقوقي و سياسي، عوامل فرهنگي و اجتماعي و غيره.

عوامل محيط درونی: اين عوامل در ايجاد بحران بسيار مؤثر هستند؛ نظير درجه تمركز مديريت، بي‌كفايتي مديران ارشد‌، كمبود تجربه و ارزش و عقيده و نگرش مديريتي، جزء اين عوامل محسوب مي‌شوند (زالی،1390).

مدیریت

اقدامات مربوط به کاهش اثرات بحران معمولاً پیچیده و مستقل از یکدیگر بوده و مسئولیت‌های گسترده‌ای را دربر می‌گیرند؛ بنابراین رهبری مؤثر و انجام هماهنگی از ضروریات این مرحله از چرخه مدیریت بحران است.

بخش کاهش اثرات بحران که به‌صورت فعال و بر اساس انگیزه تعیین و تعریف شوند در مقایسه با اقداماتی که بر اساس قوانین محدودکننده و کنترلی تنظیم‌شده باشند از کارایی بیشتری برخوردار خواهند بود. مرحله کاهش اثرات بحران نباید از سایر مراحل بحران؛ مانند آماده‌سازی، آسوده‌سازی و بازسازی، مجزا و تفکیک گردد.

 

مدیریت بحران

مديريت بحران علمی كاربردي است كه به‌وسیله مشاهده سيستماتيك بحران‌ها و تجزيه‌وتحليل آن‌ها در جستجوي يافتن ابزاري است كه به‌وسیله آن‌ها بتوان از بروز بحران‌ها پیشگیری نموده يا در صورت بروز آن در خصوص كاهش اثرات امدادرسانی سريع و بهبودی اوضاع اقدام كرد.(جاسم پور 1389)

 

مدیریت بحران و اهداف آن

اغلب با این سؤال مواجه هستیم که آیا مدیریت بحران دانش است یا هنر؟ باید متذکر شد که مقوله فوق درواقع ترکیبی از آن‌هاست. مدیریت؛ مانند دیگر چون مهندسی، حسابداری یا حتی بازی فوتبال هنر است. بااین‌همه، مدیران با به‌کارگیری آگاهی سازمان‌یافته، ابتدایی یا پیشرفته، دقیق یا غیردقیق، به میزان سازمان‌یافتگی و شرایط خود، دانشی را پدید می‌آورد.

ازاین‌رو مدیریت به‌عنوان یک عمل، هنر محسوب می‌شود؛ اما آگاهی سازمان‌یافته‌ای که زیرساخت عمل مدیران است، دانش شناخته می‌شود. در چنین زمینه‌ای دانش و هنر مکمل یکدیگرند. پس مدیریت بحران هم دانش است و هم هنر. مدیریت مؤثر یک هنر است که از دانش زیربنایی مدیریت استفاده می‏کند (حسینی و همکاران، 1387).

اگرچه امروزه با پيشرفت فناوري و دانش بشر در عرصه‌هاي مختلف، شهرها و کلان‌شهرهای دنيا به پيشرفت‌هاي چشم‌گيري دست پیدا کرده‌اند؛ ولي هم‌زمان با اين پيشرفت احتمال آسيب‌پذيري آن‌ها در برابر بحران‌هاي انساني در دهه‌های اخير (مانند بمب‌گذاری، شورش‌هاي شهري و تروريستي) افزايش پیدا کرده است. ازاین‌رو مديران و برنامه‏ريزان شهري در سال‏هاي اخير با استفاده از رويکردهاي نوين برنامه‏ريزي و طراحي شهری؛ سعي کرده‌اند تا ساخت کالبدي، برنامه‏ريزي فضاهاي شهري و چيدمان کاربري‌هاي مختلف را بر اساس راهبردهاي نوين اين رويکردها، ساختاربندي نمايند (تقوایی، جوزي خمسلويي،1392).

مديريت بحران همچنین دربرگیرندة یکسری عملیات و اقدامات پیوسته و پویاست. به‌طورکلی اساس اصول کلاسیک مدیریت؛ شامل برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، تشکیلات رهبری و کنترل است. درواقع مجموعه‌ای از مفاهیم نظری و تدابیر عملی در ابعاد برنامه‌ریزی جهت مقابله با سوانح هنگام، قبل و بعد از سانحه است (هاشمی، 1389).

وقتي بحث مديريت بحران شهري به ميان مي‌آيد، منظور اين است كه تمام ارگان‌ها و سازمان‌هايي كه در ساماندهي و زيست شهري مؤثر هستند، بايد تحت نظر يك مديريت واحد باشند تا بتوانند به‌گونه‌ای متوازن و به ‌دور از ناهماهنگي و دوباره ‌كاري‌ها، شهر را اداره کرده و محيطي آرام و قابل‌زيست براي شهروندان ايجاد كنند (احمدي، 64،1376). روند جهانی‌شدن، مديريت علمي را براي شهرهاي كشور ضروري خواهد ساخت.

در اين نظامِ مديريتي، کلیه وظايف و سازمان بر اساس شبكه‌هاي اطلاع‌رسانی طراحي و اجرا شده، كاركنان سازمان‌هاي شهري پيوسته در حال يادگيري و آموزش خواهند بود و در آن خلاقيت و نوآوري مهم‌ترین وظیفه سازماني تلقي می‌شود (Paton & Fohnston,2001:98). به‌عبارت‌دیگر اگر شهر را به بدن انسان تشبيه كنيم كه داراي اعضاي مختلف است، تمام اعضاء بايد تحت مديريت يك مغز متفكّر و واحد عمل كنند تا زيست انسان تضمين شود. مديريت شهري بايد ساختاري داشته باشد كه پیونددهندة مجموعه اجزاي زنده شهر باشد. اين ساختار بايد ارتباط مناسبي را بين تمام عناصر زنده شهر، گروه‌های مردمي، سازمان‌ها و ارگان‌هاي دولتي و غيردولتي به وجود آورد. پس اگر چنين ساختاري شكل بگيرد در آن صورت مديريت واحد شهري محقق شده است (حسين زاده دلير، 7،1386).

با توجه به اهميت مسئله، چنانچه مديريت علمي و عملياتي مناسب، در برخورد با حوادث غیرمترقبه موجود نباشد، خسارت‌هاي انساني ناشي از بلايا چندين برابر خواهد بود. نقص در دانش فني و تكنيكي همواره از ضعف مديريت‌ها در بحران بوده است. در اين ميان ضعف برنامه‌ريزي، سازمان‌دهی، چیدمان نيروها، هماهنگي، رهبري، كنترل و توانمندسازي از علل كليدي عدم‌دستيابي به اهداف از پيش تعیین‌شده است (براتي،335،1383).

سبک و سیاق مدیریت بحران، نقش مهمی در تعیین شیوة دستیابی به موفقیت ایفا می‏کند. دو رهیافت اساسی در زمینه مدیریت بحران عبارتند از: رهیافت‏های تک مرکز (مبتنی بر تمرکز مدیریت و پاسخ به بحران در قالب قدرتی واحد) و چند مرکز (مبتنی بر تعامل میان مدیران و نکو داشتن رقابت به‌مانند ابزاری برای حصول اطمینان از بازداری و تعدیل مناسب علیه تمرکز بالقوه قدرت تصمیم‏گیری است) (Ghafory,1999).

به بیان مک کارتی هدف اصلی مدیریت بحران؛ دستیابی به راه‌حلی معقول برای برطرف کردن شرایط غیرعادی به‌گونه‌ای است که منافع و ارزش‌های اساسی، حفظ و تأمین شوند. (تاجیک،1384).

مدیریت بحران علاوه‌بر هدف مثبت یا سنتی حفظ اهداف ملی، شامل هدف منفی؛ یعنی اطمینان خارج نشدن شرایط از کنترل است. بحران نه‌تنها ایجادکنندة خطر عمدی است، بلکه خالق چیزی است که شاید بهترین توصیف آن عنصر خودمختار خطر و عدم‌قطعیت باشد (همان، 219). به‌بیان‌دیگر کاملاً قابل‌تصور است که بحران نه‌تنها درنتیجه تصمیمات عمدی، اقدامات معین یا انتخاب آگاهانه، بلکه به سبب وقایعی چون فرایند خبرگیری و خبردهی یا از دست دادن تسلط بر وقایع، منجر به اعمال خشونت می‌شود؛ بنابراین بحران‌ها دارای سلسله‌ای از شاخص‌های عام همچون: فشردگی زمان، شدت تنش، تهدید جدی نسبت به اهداف اولویت‌دار، آثار استهلاکی طولانی و… هستند (سلطانی فر و همکاران، 1388، 164-165).

 

وظیفه مدیریت بحران

مدیریت بحران به پیشگیری، آمادگی، پاسخ و بازسازی مربوط به مخاطرات محیطی می‌پردازد. هرکدام از این مخاطرات در زمانی خاص می‌توانند منجر به‌فوریت، بحران یا فاجعه شوند. ممکن است افرادی سال‌های سال در دامنه یک کوه آتش‌فشان زندگی کنند؛ اما نه‌تنها در برخی مواقع، این کوه فوران کرده و جان و مال مردم را به خطر می‌اندازد، حتی در زمانی که بحران در آستانه وقوع نباشد، مدیران بحران باید اقدامات مربوط پیشگیری و آمادگی را در دستور کار خود قرار دهند. اقدامات مربوط به پاسخ و بازسازی زمانی انجام می‌شوند که بحرانی خاص روی دهد.

البته اقدامات این چهار مرحله وابسته به هم و درهم‌آمیخته هستند؛ زیرا هر مرحله شروع و پایان مطلقی ندارد. وابسته به هم هستند؛ زیرا اقدامات یک مرحله بر نوع و حجم اقدامات مرحله دیگر تأثیرگذار است. این قالب چهار مرحله‌ای اقدامات، ضمن سادگی، پذیرش عمومی نیز پیدا کرده و به‌خوبی جاافتاده است. برنامه‌ریزی عموماً بر مرحلة آمادگی تمرکز دارد. بااین‌حال، برنامه‏ریزان باید با هر چهار نوع اقدامات آشنا باشند. با بررسی هرکدام از این چهار مرحله، می‌توان تصویری از برنامه‌ریزی بحران ارائه داد.

اقدامات پیشگیرانه با کاستن احتمال وقوع بحران یا محدود نمودن وسعت پیامدهای آن سعی در جلوگیری از علل وقوع یک بحران دارد. پیامد احتمالی یک رویداد طبیعی؛ مانند سیل، طوفان یا زمین‌لرزه را می‌توان با دست‌کاری در سیستم طبیعی یا سیستم مورداستفاده انسان یا هر دو تغییر داد؛ مثلاً می‌توان تلفات یا خسارات ناشی از سیل را با احداث سد یا خاکریز کاهش داد. رعایت قوانین کاربری زمین نیز استقرار مردم در حریم سیل را محدود می‌گرداند. انسان‌ها کنترل محدودی بر سیستم‌های طبیعی دارند؛ اما برعکس، چون مخاطرات تکنولوژیک ساخته دست بشر هستند، می‌توان بسیاری از آن‌ها را کنترل نمود (ولدبیگی، پورحیدری،23،1393).

برای مدیریت بحران تعاریف متعددی ارائه ‌شده، از آن میان می‌توان به تعریفی اشاره کرد که انجمن مدیریت آمریکا در سال 2003 ارائه داده است. «مدیریت بحران فرایندی است که برای پیشگیری از بحران یا به حداقل رساندن اثرات آن به هنگام وقوع صورت می‎گیرد. برای انجام این فرایند باید برای مقابله با بدترین وضعیت‌ها نیز برنامه‌ریزی انجام‌ گرفته و سپس روش‌هایی برای اداره و انجام آن پیدا کرد» (,AMA 2003).

دبیرخانه راهبرد بین‌الملل برای کاهش اثرات بلایا، وابسته به سازمان ملل متحد[12] که به‌اختصار ISDR نامیده می‌شود، در جدیدترین بیانیه خود بحران را ازهم‌گسیختگی جدی عملکردهای یک جامعه که منجر به ایجاد خسارات انسانی، سرمایه‌ای و یا زیست‌محیطی می‌گردد، تعریف کرده است. به‌این‌ترتیب در صورتی به حادثه‌ای بحران اطلاق می‌شود که سازگاری آن با توجه به منابع موجود فراتر از توان جامعه باشد. از دیدگاه مزبور، وقوع بلایا معمولاً ناشی از اثرات منفی مخاطراتی[13] است که به‌خوبی مدیریت نشده‌اند (ISDR،2009).

در کنار مطالب ذکرشده مديريت يكپارچه بحران را مي‌توان شامل موارد زير تعريف كرد:

  • نهادينه كردن مديريت بحران و ايجاد مديريت توانمند در حوادث و بلايا.
  • هماهنگي درون بخشي و برون بخشي در نظام مديريت و بلايا.
  • ارتقاء دانش تخصصي مديران اجرايي در زمينة مباحث نظري، آموزشي و پژوهشي مديريت بحران با ارائه اطلاعات كافي به مديران و ارتقاء دانش آن‌ها.
  • ارائه طرح‌ها و لوايح و پيشنهاد تصويب قوانين موردنیاز در مديريت حوادث بلايا.
  • اطلاع‌رسانی عمومي و تخصصي در پيشگيري و مقابله با حوادث و بلايا.
  • تهيه دستورالعمل‌هاي اجرايي مديريت بحران در عرصه بهداشت، درمان حوادث و بلايا.
  • ارزيابي خطرات بالقوه و راههاي پيش‌گيري از حوادث و بلايا.
  • آماده‌سازی جامعه براي رويارويي با شرايط اضطراري.
  • انتقال تجربيات و نقد و بررسي عملكرد سيستم مديريت بحران كشور در حوادث بحران‌هاي مليKeritner,2001) ).

اقدامات نمونه در بخش کاهش اثرات بحران

  • برخی از اقدامات نمونه‌ای که در مرحلة کاهش اثرات بحران موردتوجه قرار می‌گیرد عبارتند از:
  • تقویت ساختمان‌های موجود جهت افزایش قدرت استقامت آن‌ها در برابر زلزله.
  • منظور نمودن ملاحظات مربوط به مقاوم‌سازی در برابر خطرات در ساختمان‌ها و سازه‌های جدیدی که طراحی می‌شوند.
  • کشت انواع محصولات کشاورزی که در برابر بحران‌های خاص کمتر آسیب‌پذیر هستند.
  • در نظر گرفتن برنامه‌ریزی‌های مربوط به کاربرد زمین جهت محدود نمودن فعالیت‌ها در مناطقی که با خطرات بالایی روبرو هستند.
  • در نظر گرفتن تنوع اقتصادی به صورتی که زیان‌های وارده در یک بخش با افزایش محصول در بخش‌‌های دیگر جبران گردد (ناطقی الهی،1379).

تشکیلات جهانی مدیریت بحران

به‌طور عمومی، هر بحرانی اثرات گسترده‌ای بر کشورها، دولت‌ها و همچنین مردم بر جای می‌گذارد؛ بنابراین مسئولیت اصلی مقابله با بحران بر عهده دولت‌ها است؛ لذا دولت‌ها مسئولیت مستقیم تهیه نیازهای به وجود آمده در اثر بحران را همانند مسئولیت‌های دیگر خود در زمینه فراهم نمودن و شرایط توسعه ملی بر دوش خواهند داشت. اگرچه دولت‌ها معمولاً نیازمند کمک‌های همه‌جانبه از سوی سازمان‌های غیردولتی، بخش خصوصی و عموم مردم و در بعضی مواقع حتی کمک‌های بین‌المللی هستند؛ اما مسئولیت کلی و اصلی مقابله با بحران بر عهدة خود دولت‌ها قرار دارد. درواقع تشکیلات دولتی با در اختیار داشتن انواع منابع باید بار اصلی عملیات و اقدامات ضدبحران را تقبل نمایند.

در مواقع بروز بحران، بخش‌ها و ادارات مختلف دولتی و خصوصی که خدمات اضطراری را ارائه می‌کنند؛ باید بیشتر از مواقع عادی نسبت به انجام امور هماهنگی با سایر واحدها و ادارات دولتی اقدام کنند؛ اقداماتی که در شرایط عادی مجبور به تأمین آن‌ها نبوده‌اند. این‌گونه نیازها با توجه به اثرات خاص هر بحران بروز می‌كند (گزارش وزارت كشور، 1385). ازآنجاکه مدیریت بحران کاری گروهی مبتنی بر تقسیم و مسئولیت تلقی می‌شود، چنین تقسیم‌بندی را در سطح سازمان‌های بین‌المللی نیز شاهد هستیم. به‌این‌ترتیب که در هر کشور آسیب‌دیده، مسئولیت اصلی تمامی جنبه‌های مدیریت بحران بر عهده دولت است که عبارت است از: طراحی و اجرای اقدامات بلندمدت برای کاهش بحران و نیز آماده‌سازی برنامه‌ریزی برای ترمیم خرابی‌ها و بازسازی و در صورت لزوم تقاضای کمک بین‌المللی و ایجاد هماهنگی با کلیه برنامه‌های کمک‌رسانی ملی و بین‌المللی.

به‌موازات این، هر سازمان بین‌المللی و نمایندگی‌های سازمان ملل متحد نیز طبق تعهدات و مسئولیت‌های خود جهت کمک‌رسانی به کشور آسیب‌دیده اقدام می‌كنند.

وظایف هر سازمان در مورد امدادرسانی به شرح زیر است:

  • بسیج و فراهم کردن کمك‌های فنی و به‌موقع و پشتیبانی مادی کشورهای آسیب‌دیده مطابق با تعهدات و منابع موجود؛
  • هماهنگی با نمایندة مقیم سازمان ملل و سازمان (UNDRO) یا هر نوع سازوکار؛
  • هماهنگی که از سوی دبیر کل سازمان صورت می‌گیرد؛

گروه مدیریت بحران سازمان ملل متحد عبارتند از:

  • سازمان بهداشت جهانی WHO.
  • صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل Unicef.
  • سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل FAO.
  • برنامه جهانی غذا WEP.
  • کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل UNHCR.
  • برنامه توسعه سازمان ملل UNDP.
  • هماهنگی امور حوادث غیرمترقبه سازمان ملل UNDP (گزارش مدیریت بلایا، سازمان امدادرسانی فجایع ملل متحد[14] UNDRO، 1992).

مدیریت بحران در ایران

تاریخچه مدیریت بحران، حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه در ایران را می‌توان به قبل از انقلاب و به تاریخچه تشکیل جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران نسبت داد. در این زمینه پس از انقلاب نیز قوانین مختلفی تدوین ‌شده است.

قوانین و مصوبات مربوط به مدیریت بحران در سال‌های اخیر با توجه به اصل بیست و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر داشته است که برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی‌سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی به‌صورت بیمه و غیره حقی همگانی است. دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی را برای یک‌یک افراد کشور تأمین کند.

کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی  در سال 1370 با تصویب مجلس شورای اسلامی، به‌منظور مبادله اطلاعات، مطالعه، تحقیقات عملی و پیداکردن راهکارهایی منطقی جهت پیشگیری و کاهش اثرات بلایای طبیعی ناشی از طوفان، سیل، خشکسالی، یخبندان، سونامی،  سرمازدگی، آفات گیاهی، آلودگی هوا، زلزله و لغزش‌های لایه زمین، نوسانات آب دریاها و دریاچه‌ها و رودخانه‌ها و امثال آن، به ریاست وزیر کشور و عضویت وزرا و مسئولین سازمان‌ها و عضویت سازمان هواشناسی کشور، وزارت نیرو، وزارت کشاورزی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت جهاد كشاورزی، وزارت راه، سازمان برنامه‌وبودجه، سازمان حفاظت محیط‌زیست، وزارت مسکن و شهرسازی، موسسه ژئوفیزیک، جمعیت هلال‌احمر، سازمان جنگل‌ها و مراتع، وزارت بازرگانی و هر وزارتخانه، موسسه و نهاد و نیروهای انتظامی یا نظامی که ریاست این کمیته را برحسب ضرورت مصلحت بداند، تشکیل می‌شود.

به‌موجب تبصره یک این ماده واحده، به کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی اجازه داده ‌شده است تا جهت انجام مطالعات و تحقیقات دامنه‌دار بر روی بلایای طبیعی کشور، تاریخچه آن‌ها، پیش‌آگهی و همچنین برای اعلام وضعیت اضطراری و نحوه مقابله با جبران خسارت‌ها، کمیته‌های فرعی به تعداد موردنیاز شکل دهد.

در تبصره دیگر این ماده ‌واحده، سازمان برنامه ‌و بودجه مکلف شده است که اعتبار موردنیاز طرح‌های این کمیته را که توسط دستگاه‌های مربوط پیش‌بینی‌شده باشد، تصویب نماید. اساسنامه جدید جمعیت هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 22 اسفند 1374 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. از وظایف اصلی این جمعیت ارائه خدمات امدادی در هنگام بروز حوادث و سوانح طبیعی؛ مثل زلزله و سیل و غیره در داخل و خارج از کشور است.

بند 7 ماده 71 ازجمله وظایف شورای اسلامی شهر را اقدام در خصوص تشکیل انجمن‌ها و نهادهای اجتماعی، امدادی، ارشادی و تأسیس تعاونی‌های تولید و توزیع و مصرف و نیز انجام آمارگیری، تحقیقات محلی و توزیع اوراق عمومی با توافق دستگاه‌های ذی‌ربط درنظر گرفته است. مصوبه ششمین اجلاس کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی در سال 1378 مقرر داشته است که شهرداری تهران با همکاری معاونت هماهنگی امور عمرانی وزارت کشور طرح جامع مدیریت بحران ناشی از رویدادهای سوانح و بلایای طبیعی؛ ازجمله زلزله در تهران بزرگ را تهیه و به کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی ارائه نماید.

هیئت‌وزیران در سال 1382 به پیشنهاد جمعیت هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران و به استناد قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، طرح جامع امداد و نجات کشور را جایگزین کمیته ملی کاهش اثرات بلایای کشور نموده و به تصویب رسانید که به‌منظور سیاست‌گذاری کلی، برنامه‌ریزی ملی و نظارت عالیه بر امر مدیریت بحران کشور ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه کشور و ستادهای تابعه تشكیل گردد.

هیئت‌وزیران در سال 1383 به استناد اصول 134 و 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به‌منظور هماهنگی اجرایی کلیه دستگاه‌ها و اعمال مدیریت عالی مؤثر بحران در هنگام وقوع حوادث و سوانح غیرمترقبه، آیین‌نامه ستاد عالی پیشگیری و مدیریت بحران در حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه را در شش ماده به تصویب رسانید.

ریاست این ستاد عالی به عهده معاون اول رئیس‌جمهور و عضویت وزرای کشور، مسکن و شهرسازی، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و همچنین رؤسای سازمان‌های مدیریت و برنامه‌‌ریزی کشور، صدا و سیما، جمعیت هلال‌احمر و دو نفر متخصص می‌باشد (شکیب، 1385، 60-59).

 

تفاوت برنامه‌ریزی بحران با عملیات بحران

برنامه‌ریزی بحران نباید با عملیات بحران اشتباه شود. برنامه‌ریزی به مفهوم آمادگی قبل از بحران است. برنامه‌ریزی شامل تدوین برنامه‌ای آموزشی و شناسایی امکانات و راههای دستیابی به آن‌ها بوده و با ارزیابی آسیب‌پذیری جامعه شروع می‌شود.

برنامه‌ریزی بحران‌هایی را شناسایی می‌نماید که قرار است مدیریت شوند. برنامه‌ریزی به نیازهای ناشی از عامل بحران و نیازهای ناشی از پاسخ به بحران توجه دارد. همچنین امکانات موجود را بررسی کرده و برای پاسخ به نیازهای ناشی از بحران، استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایی را اتخاذ می‌نماید. عملیات بحران بر کار اجرایی تمرکز داشته و نیاز به اصول راهنما دارد. این عملیات علاوه بر امکانات، نیازمند افرادی است که به ضرورت‌های ناشی از بحران نیز پاسخگو هستند. باید بتوان به روشی مبتکرانه به این ضرورت‌ها پاسخ داد. عملیات بحران را نمی‌توان با اتکای صرف به چک‌لیست‌های قبل از بحران به سرانجام رساند. بااین‌حال وجود چنین فهرست‌هایی می‌تواند برای کارکنان پاسخگو کمک‌کننده باشد (ولدبیگی، پورحیدری،26،1393).

 

تهدیدات

لغت نامه‌های معتبر بین‌المللی تعاریف کمابیش مشابهی از تهدید ارائه داده است. لغت نامه «وبستر» تهدید را «بیان و ابراز قصد آسیب رساندن، نابودی یا تنبیه کردن دیگران از روی انتقام یا ارعاب می‌داند.» لغت‌نامه آکسفورد نیز در تعریف تهدید، آن را «قصد ابراز شده برای صدمه، یا آسیب‌رسانی یا دیگر اقدامات خصمانه علیه کسی معرفی می‌کند.» در اصطلاح نیز تهدید عبارت است از وضعیتی که در آن، خطر یا آسیب جدی، ارزش‌های اساسی و حیاتی نیز تهدید انسان را مورد هدف قرار می‌دهد.

 

 

انواع تهدید

طبیعی:

سیل، زلزله، آتش‌فشان، طوفان، رانش زمین، خشک‌سالی، یخبندان، بهمن، سونامی.

غیرطبیعی:

الف: تهاجمی: هوایی، زمینی، دریایی، خرابکارانه.

ب: اتفاقی: سهل‌انگاری، بلایای صنعتی (بی‌طرفان، فرزام شاد)

معماري و شهرسازي به‌عنوان واسطه، قدرت دفاعي را بالا مي‌برد و در ارضای نياز به امنيت[15] اثر مثبت داشته و باعث بقاي انسان مي‌گردد. با اين رويكرد روانشناسانه به معماري و شهرسازي، بحث ايمني و امنيت بايد در كليه سطوح برنامه‌ریزی و طراحي، از موضوعات كلان شهرسازي تا معماري و جزئيات فني مدنظر قرار گيرد. براي مثال اثرات موج لرزش ناشي از زلزله، نه‌تنها بايد در برنامه‌ريزي كلان يك مجتمع زيستي منظور گردد، بلكه بايد در جزئي‌ترين حوزه مهندسي مانند ساخت درب و پنجره و جنس مصالح ساختمان مانند شيشه نيز به‌صورت همه‌جانبه و متعادل بررسي شود تا طرح «پايدار» باشد. تدابیر مدیریت بحران در معماری و شهرسازی می‌تواند علاوه بر کاهش خطرپذیری در برابر انواع خطرات طبیعی جهت کاهش خسارات تهدیدات انسان‌ساز (جنگ و بمباران هوایی و…) نیز مفید واقع شود. استفاده از اصول مدیریت بحران برای مقابله با خطرات طبیعی مانند زلزله علاوه بر تهدیدات انسان‌ساز، در زمان صلح و جنگ، باعث پایداری طرح دفاعی می‌گردد (مطالعات پژوهشی شرکت مهندسی مشاور معماری و شهرسازی شوادان، 1389،30).

 

راهکارهای مدیریت بحران در معماری

با توجه به اصول مدیریت بحران در معماري، برخي از تمهيدات در طراحي بخش‌های مختلف معماري به‌طور خلاصه ارائه ‌شده‌اند كه به‌کارگیری آن‌ها می‌تواند در كاهش خسارات وارده به ساختمان و تلفات ناشي از آن در برابر خطر تهديدات طبیعی مؤثر واقع شود.

 

کالبد معماری

هندسه، شکل، فرم و حجم کلی ساختمان بر میزان خسارات وارده بر آن تأثیر بسزایی دارد. زاویه‌های بادگیر و المان‌های پیرامونی می‌تواند موج لرزش را به دام انداخته و اثرات آنرا تشدید نماید. زاویه‌های باز یا تدریجی نسبت به زاویه‌های بادگیر یا تند تأثیر مخرب کمتری دارند. ساختمان‌های با فرم U اثر لرزه را تشدید می‌نمایند؛ لذا توصیه می‌شود از طراحی گوشه‌های بادگیر در پلان پرهیز شود. شدت فشار منعکس‌شده بر سطح یک ساختمان مدور کمتر از یک ساختمان مسطح بوده و هنگام استفاده از سطوح منحنی نیز، فرم‌های محدب به فرم‌های مقعر برتری دارند. درصورتی‌که توده ساختمان‌ها بر روی پیلوت‌هایی که حداقل از سه طرف شفاف باشند احداث شوند؛ پیلوت‌ها به هنگام تخلیه سریع نیروها بر حجم توده و فضای باز را به میزان زیادی مهار می‌نمایند. در نمودار (1-2) مناسب‌ترین گزینه برای ساخت سازه ساختمان نشان داده شده است.

نمودار (1-1): مناسب ترین گزینه برای سازه

سازماندهی فضایی

سازماندهی فضایی نوع و روش چیدمان یا کنار هم قرار گرفتن احجام، فضاهای مختلف و… است و یکی از مراحل بسیار مهم در فرایند طراحی فضای معماری و شهرسازی است. در طراحی معماری و شهرسازی جهت انتظام بخشی به فضاهای مختلف عمدتاً از یکی یا ترکیبی از انواع سازمان‌دهی فضا بهره‌گیری می‌شود. انتخاب نوع سازمان‌دهی فضا نقش بسیار مهمی در کاهش آسیب‌پذیری و افزایش ایمنی مراکز و مجتمع‌های مسکونی، اداری، خدماتی و غیره را با توجه به نوع کاربری و سطح اهمیت کارکرد آن در شرایط بحرانی دارد (فشارکی و عراقی زاده، 1390، 1294).

 

نمودار (1-2): ملاحظات مدیریت بحران در طراحی (همان (

نما و المان‌های الحاقی

نمای بیرونی ساختمان‌ها تأثیر بسزایی در ایجاد خسارات دارد؛ لذا در طراحی نما باید اصول ایمنی رعایت گردد. جداره خارجی ساختمان نسبت به تهدید خارجی بسیار آسیب‌پذیر است؛ زیرا آزادترین بخش ساختمان بوده و معمولاً به‌وسیله مصالح ترد و شکننده ساخته می‌شود. سطح نما می‌بایست موج انفجار را شکسته، عبور داده یا در برابر آن مقاومت کند. عناصر الحاقی به نمای ساختمان‌ها به‌ویژه در صورت عدم‌نصب صحیح و ایمن در اثر کمترین نیروهای ارزشی و فشاری از جای کنده‌شده و به محیط اطراف به‌ویژه معابر پیاده و فضاهایی مجاور آن پرتاب می‌شوند. بدین منظور لازم است از عناصر تزیینی سست و شکننده همچون قرنیزهای ضعیف در حجم ساختمان‌ها استفاده نشود و حفاظ‌های فلزی نصب‌شده بر روی نمای ساختمان‌ها با اتصال جوش به قاب فلزی بازشوها مهار شوند. به‌طورکلی هندسه ساده و حداقل تزیینات برای نمای خارجی توصیه می‌شود و در صورت به‌کارگیری تزیینات، بهتر است از مصالح سبک؛ مانند چوب یا پلاستیک استفاده شود؛ چراکه هنگام وقوع انفجار نسبت به آجر، سنگ یا فلز احتمال آنکه به ترکش‌های مرگبار تبدیل شوند، کمتر است (مطالعات پژوهشی شرکت مهندسی مشاور معماری و شهرسازی شوادان، 1389، 47 و 48).

سیرکولاسیون و سلسله مراتب فضایی

فضاهای سیرکولاسیونی

اگر در ساختمان انفجاری روی دهد و موج انفجار در داخل فضاهای دارای طرح خطی، کریدورها و مانند آن منتشر شود؛ به دلیل عدم‌کاهش قابل‌توجه جبهه فشار در چنین محیطی بسیار مخرب خواهد بود. در چنین شرایطی حتی مکش ایجادشده در محیط موجب پرتاب افراد و اشیاء به اطراف می‌گردد. قرار دادن موانع یا پیچ‌ها در طول این‌گونه مسیرها باعث کاهش اثر نامطلوب کریدورها در تشدید آثار ناشی از نیروی انفجار می‌شود. درهای پشت سر هم در راه‌روهای داخلی می‌بایست به‌صورت زیگزاگی قرار گیرند تا اثرات انفجار در ساختمان را محدود کند. پلکان‌های لازم جهت خروج اضطراری نیز باید تا حد ممکن از فضاهای ناامن دور بوده و حتی نباید به فضاهای ناامن منتهی شود (همان،50).

پلان معماری و روابط داخلی فضاهای داخلی

دربارة طرح کلی برنامه فضایی– عملکردی لازم است که فضاهای ناامن و با خطرپذیری زیاد از فضاهای امن و فضاهای تمرکز افراد و عملکردهای مهم مجزا شده و در حالت ایده‌آل، فضاهای ناامن در خارج از ساختمان اصلی یا در محوطه پیرامونی ساختمان قرار گیرند. هنگام تعیین مجاورت فضاهای امن و ناامن، با در نظر گرفتن طرح کلی هرطبقه و ارتباط بین آن‌ها، فضاهای امن نباید بالا یا پایین فضاهای ناامن قرار گیرد. به‌طورکلی فضاهای درونی پلان از میزان حفاظت بیشتری در برابر خطر انفجار برخوردارند و طرح کلی ساختمان باید به نحوی باشد که بخش‌های پیرامونی، محدوده حریمی برای فضاهای امن داخلی ایجاد کنند. همچنین در طراحی پلان می‌بایست فضاهای مستحکمی به‌منظور جایگاه سوخت یا موتوربرق اضطراری پیش‌بینی شود. فضاها، خصوصاً فضاهای یکپارچه با مساحت زیاد به‌صورت چندمنظوره طراحی‌ شده و قابلیت تبدیل به مکان‌های اسکان موقت یا انبار را داشته باشند. همچنین پناهگاه‌های ساختمان‌های عمومی نیز می‌بایست به‌صورت چندمنظوره طراحی‌ گردد و دارای قابلیت استفاده به‌عنوان پارکینگ، انبار یا اتاق کار و استراحت در زمان غیربحران باشند. پلان ساختمان باید تا حد امکان ساده، متقارن در دو امتداد عمود بر هم و بدون پیش‌آمدگی و پس‌رفتگی زیاد بوده و از ایجاد تغییرات زیاد و به‌ویژه نامتقارن پلان در طبقات ساختمان‌ها تا حد امکان خودداری شود (همان، 48).

اجزاء و جزییات معماری

معماری داخلی

معماری داخلی ساختمان‌ها و مبلمان داخلی در مدیریت بحران باید به نحوی باشد که در اثر لرزش ناشی از موج انفجار و لرزش زمین، به نیروهای انسانی و تجهیزات حساس آسیب وارد نشود. در جداره‌های داخلی نباید از مصالحی که باعث تولید ترکش می‌شود، استفاده نمود. مباحث روانی به‌ویژه رنگ و نور مصنوعی در فضای داخلی به‌ویژه در فضاهای امن زیرزمینی و پناهگاه‌ها بسیار بااهمیت است (همان، 50). چگونگی استفاده از عناصر داخل فضای معماری، جهت جلوگیری از آسیب ناشی از انفجار برای سازه‌های دفاعی- نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. در یک ساختمان با کاربری دفاعی یا مراکز غیردفاعی با کاربری حیاتی و حساس، باید عناصر داخل فضای معماری، دارای ملاحظات معماری باشند. در این صورت این عناصر در اثر فشار و ضربات ناشی از انفجار احتمالی، حداقل آسیب را دیده و موجب افزایش آسیب‌دیدگی بهره‌برداران این ساختمان نمی‌گردند (پیمان، 1390، 63).

 

بازشوهای خارجی

طراحی پنجره‌ها با هدف حفاظت در برابر اثرات انفجار می‌تواند در کاهش مصدومیت‌های بریدگی شیشه در فضاهایی که مستقیماً در برابر انفجار نیستند، مؤثر واقع شود. با توجه به خطر شکستن و پرتاب قطعات سطوح شیشه‌ای به اطراف، باید بین نمای شیشه‌ای و فضای بیرونی فضایی حائل ایجاد گردد. این فضای حائل ممکن است به‌صورت انواع بالکن باشد. یکی از راه‌های کاهش مصدومیت‌های ناشی از بریدگی شیشه، کاهش تعداد و ابعاد پنجره‌ها است. در صورت استفاده از دیوارهای ضد انفجار، استفاده از پنجره‌های کمتر یا کوچک‌تر موجب می‌گردد که ‌موج انفجار کمتری وارد ساختمان شود؛ بنابراین به کاهش خسارات داخلی و مصدومیت‌ها منجر می‌گردد. تمهیداتی؛ نظیر ایجاد قاب‌های برآمده، پنجره‌های فرورفته، تقسیم‌بندی پنجره‌ها به قاب‌های کوچک، استفاده از شیشه‌های نشکن، عقب‌نشینی سطح دارای پنجره نسبت به معبر و.. از شکستن و سقوط شیشه‌ها به معبر جلوگیری می‌کند (مطالعات پژوهشی شرکت مهندسی مشاور معماری و شهرسازی شوادان، 1389، 48).

مصالح ساخت

شناخت و رفتارسنجی مصالح در ایجاد و احداث سازه‌های روزمینی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. استفاده از مصالح، وابسته به نوع تهدید، کاربری و امکانات و هزینه‌های در نظر گرفته‌شده برای سازه است. بااین‌وجود، استفاده از بتن مسلح نسبت به سایر مصالح، با توجه به همه جوانب، بسیار مناسب‌تر است. در سال‌های اخیر، سقف و دیوارة سازه‌های در معرض تهاجمات نظامی و تروریستی، با استفاده از مواد مرکب تقویت می‌گردند. باید دانست، این مواد مقاومت سازه‌ها را در برابر بارگذاری انفجاری بسیار بالا می‌برند؛ به‌عنوان‌مثال امریکا توانسته است، با استفاده از مواد مرکب، حاشیه حفاظتی کاخ سفید را در برابر عملیات تروریستی کاهش دهد. علاوه‌براین استفاده از بتن‌های ویژه (بتن پر مقاومت، بتن سنگین، بتن الیافی و…) سبب بهبود رفتار سازه‌ها در برابر انفجار می‌شود (پیمان، 1390، 61).در نمودار (1-4) مصالح ساختمانی به ترتیب مقاومت ذکر شده است.

نمودار (1-4): مصالح مقاوم، به ترتیب کمترین تا بیشترین مقاومت در برابر بارگذاری انفجار (چپ به راست).

مرمت‌پذیری

ساختمان‌ها و تأسیسات بایستی حتی‌المقدور از قدرت مرمت‌پذیری برخوردار باشند. افزایش (ایجاد) قابلیت مرمت‌پذیری، از نظر معماری، با راهکارهای ذیل قابل‌حصول است:

  • استفاده از مصالح سبک، مقاوم و قابل‌دسترسی سریع (حتی‌المقدور در شرایط بحرانی).
  • استفاده و بهره‌گیری از فناوری جدید در ساخت‌وساز یا معیار قرار دادن حداقل زمان احداثی (همراه با ملاحظات اقتصادی).
  • پرهیز از معماری خالص (از نظر هنری طرح) در سازه‌ها و ابنیه، جهت عدم‌صرف زمان زیاد برای بازسازی.
  • کوچک‌سازی (همراه با جداسازی فضاها از دیدگاه سازه‌ای و معماری) جهت امکان‌پذیری قابلیت بهره‌برداری سایر قسمت‌ها و صرفه نظر کردن از بهره‌برداری قسمت‌های آسیب‌دیده (درصورتی‌که مرمت و بازسازی آن‌ها زمان‌بر و هزینه‌بر است).
  • داشتن تیم مهندسی قابل‌دسترسی، جهت بازسازی سریع قسمت‌های آسیب‌دیده.
  • آمادگی تیم مهندسی متولی امر بازسازی به لحاظ آماده کردن طرح بازسازی (قبل از تخریب) با بهره‌گیری از امکانات شبیه‌سازی کامپیوتری و در صورت نیاز آزمون‌های آزمایشگاهی.

دو منظوره بودن کاربری

معمولاً می‌توان از انبارها در زمان معمول استفادة دیگری نمود در این صورت، کلیه منابع یک سازه مورداستفاده در زمان صلح و در زمان بحران مشترک بوده و درنتیجه سیستم‌های الکتریکی و مکانیکی، تجهیزات تهویه مکانیکی و تهویه مطبوع فضا، هم در زمان صلح و هم در شرایط عملیات، دفاع و در مواقع اضطراری، دارای کاربری مشترک هستند. سیستم‌های الکتریکی؛ از قبیل تأمین روشنایی و برق نیز دارای کاربری دو منظوره در شرایط صلح و اضطراری و مشترک در هر دو نوع کاربری است. استفاده مشترک از این‌گونه منابع به ‌واسطه صرفه‌جوی در زمان، مکان، هزینه ساخت و هزینه تعمیر و نگهداری، منطقی و معقول است. در عمل ازآنجاکه این سیستم‌ها در زمان صلح نیز بهره‌برداری، تعمیر و نگهداری می‌شوند؛ استفاده از آن‌ها در زمان و شرایط اضطراری، با اطمینان از کارایی آن‌ها، با آسودگی خاطر همراه خواهد بود (همان).در جدول شماره          (1-1) نقاط ضعف و قدرت معماری انبار اقلام ضروری ذکر شده است.

[1].Sudden

[2].Gradual

[3].Natural  disasters

[4].Geologic

[5].Hydrometeorologic

[6].Biologic

[7].Man-made

[8].Killed persons

[9].Affected persons

[10].Economic Damage

[11].Sapir

.1International Strategy for Disaster Risk Reduction

[13].hazards

[14] UNDRO United Nations Disaster Relief Organization

[15] . نیاز به امنیت در سلسله‌مراتب مازلو ذکر شده است.

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “برنامه ریزی فیزیکی ذخیره‌سازی اقلام ضروری در زمان بحران (جستاری کامل در طراحی انبار بر اساس اصول مدیریت بحران در مقیاس محله)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “برنامه ریزی فیزیکی ذخیره‌سازی اقلام ضروری در زمان بحران (جستاری کامل در طراحی انبار بر اساس اصول مدیریت بحران در مقیاس محله)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *