Description
عصر رفاه
فصل اول
تصحیح دوره
«جهانی که ما آن را خلق کردهایم، فرآیند تفکر ماست. بدون تغییر تفکر ما نمیتوان آن را تغییر داد.»
آلبرت انیشتین
سفر ساده شده در تاریخ بشر باعث میشود که ما از سه گونه پراکنده در سراسر جهان به یک گونه در سراسر جهان تبدیل شویم. مغز ما از حالت خزنده ساده «جنگ یا گریز» تا احساس و تفکر عاطفی (سیستم لیمبیک) و شناختی (نوکورتکس) توسعه یافته است.
در حالی که زمانی به شکار روزانه وابسته بودیم، به جمعآوری، ذخیرهسازی و پرورش غذا تبدیل شدهایم تا بتوانیم آنها را در صورت نیاز مصرف کنیم. ابزارهای اولیه ای که زمانی به آنها متکی بودیم به فناوری پیچیده تبدیل شدهاند.
در حوالی دهه 1800، با آغاز انقلاب صنعتی وارد دوران مدرن شدیم. این امر شاهد تغییر از یک اقتصاد عمدتاً کشاورزی به تولید صنعتی انبوه بود که منجر به تجارت جهانی و افزایش تبادل فرهنگی شد. قابل توجه ترین پیشرفت اخیر، از حدود دهه 1970، گذار ما به “عصر اطلاعات” بود که تا حد زیادی صنعت سنتی را به اقتصاد مبتنی بر فناوری اطلاعات تغییر داد.
در طول سفر ما واضح است که به عنوان یک مسابقه، پیشرفت فوق العاده ای داشته ایم. فقر کمتر، جنگ کمتر، و ما عموما آزادی و امنیت بیشتری داریم. برای بسیاری، اکنون زندگی راحت تر و راحت تر است. با این حال، ما اقداماتی را نیز انجام دادهایم که با وجود حسن نیت، ما را به لبه پرتگاهی رسانده است. اگر در همان جهت به پیشرفت ادامه دهیم، عواقب آن میتواند وخیم یا حتی آخرالزمانی باشد.
ما اکنون در یک نقطه کلیدی از سفر خود هستیم و تصمیماتی که میگیریم تأثیرات فاجعه بار یا متعالی بر نسلهای موجود و آینده خواهد داشت. همانطور که در ادامه میخوانید، متوجه خواهید شد که اینها مسائل جهانی هستند که نیازمند یک رویکرد همکاری بین المللی هستند. رهبران دیگر نمیتوانند صرفاً در راستای منافع «خود» عمل کنند. “نژاد بشری” به رهبران انسانی نیاز دارد.
بیایید به برخی از چالش ها، فرصتها و تصمیمات کلیدی که باید بگیریم نگاهی بیاندازیم.
فرصتهای جدید برای یادگیری و رشد
تخمین زده میشود که 90 درصد از دادههای جهان در چند سال گذشته تولید شده است. پیشرفتهای علمی که دارای پشتوانه علمی هستند، رویکردهای جدیدی را برای نحوه تفکر و درک ما در تمام زمینههای زندگی ارائه میکنند. این به رهبران فرصتهای جدیدی برای یادگیری و رشد و دستیابی به تأثیر بیشتری میدهد.
توانمندسازی فزاینده زنان و به رسمیت شناختن آنچه که اغلب به عنوان “ویژگیهای زنانه” طبقه بندی میشود، به طور فزاینده ای به عنوان مهارتهای مثبت دیده میشود. هوش عاطفی، تا حد زیادی به لطف دانیل گولمن1، جای خود را در کنار ضریب هوشی باز کرده و حتی به عنوان یک محرک شناخته شده موفقیت از آن پیشی گرفته است. اکنون درک میشود که تسلط بر مهارتهای نرم تر، بخش مهمی از آنچه برای ایجاد یک رهبر خوب لازم است، است. این مهارتها به طور فزاینده ای برای عصر اتوماسیون و هوش مصنوعی مرتبط خواهند بود.
یک رویکرد رقابتی برنده به هر قیمتی، با رهبر به عنوان «قهرمان» که به دیگران میگوید چه کاری انجام دهند، با رویکرد مشارکتیتر تنظیم میشود، با رهبر به عنوان تسهیلکننده، تیم را قادر میسازد و توانمند میسازد.
انطباق با سرعت فزاینده تغییرات
ما در یک دنیای فزاینده فرار، نامطمئن، پیچیده و مبهم (VUCA) زندگی میکنیم. با افزایش نوسانات، رهبران باید در برنامهها سستی ایجاد کنند و ریسک را کاهش دهند. افزایش عدم اطمینان به این معنی است که رهبران برای کمک به تصمیم گیری آگاهانه تر به دانش بهتری نیاز دارند. با پیچیدگی، رهبران به تمرکز و حمایت نیاز دارند تا به آنها کمک کند تا ساده شوند. در نهایت، با وجود ابهام، رهبران باید در رویکرد خود انعطاف پذیرتر و تجربی تر باشند.
نوآوریهای فناوری مانند اینترنت، الگوریتمها، موبایل، اتوماسیون، روباتیک، واقعیت افزوده، هوش مصنوعی و اخیراً معرفی فناوری زنجیره بلوک، منجر به اختلالات گسترده میشود. یک مدل کسب و کار موفق اکنون میتواند به سرعت با پیشرفتهای جدید جایگزین شود. بخش حملونقل و مهماننوازی تنها دو نمونه از مدلهای قدیمی کسبوکار هستند که بهدلیل مدلهای جدید معرفیشده توسط Uber و Airbnb بهشدت مختل شدهاند. این امر مستلزم آن است که رهبری سازگارتر، خلاق تر، انعطاف پذیرتر و فعال تر باشد.
دگرگونی عظیم کار از طریق اتوماسیون منجر به الزامات و الزامات مهارتی جدید در آموزش، تغییرات منطقه ای در اشتغال و بارهای سنگین بر سیستمهای رفاهی، اجتماعی و سیاسی خواهد شد.
مدیریت استرس، اضطراب و افسردگی
سلامت روان یک مشکل جهانی است و اختلالات روانی رایج مانند استرس، اضطراب و افسردگی در حال افزایش است تا به یکی از علل اصلی بیماری و ناتوانی در سراسر جهان تبدیل شود.
بین سالهای 1990 تا 2013، تعداد افرادی که از افسردگی و/یا اضطراب رنج میبرند، نزدیک به 50 درصد افزایش یافته و از 416 میلیون به 615 میلیون نفر رسیده است.2. نزدیک به 10 درصد از جمعیت جهان مبتلا هستند و اختلالات روانی 30 درصد از بار بیماریهای غیرکشنده جهانی را تشکیل میدهند.
شاید تعجبی نداشته باشد که ارتقای سلامت و رفاه به صراحت در اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد به عنوان یک منطقه تمرکز از 2015 تا 2030 گنجانده شده است.3.
در حوزه سلامت روان، روشن است که رهبران باید در ایجاد محیط هایی که درک، پذیرش و حمایت بیشتری وجود دارد، ایفای نقش کنند.
رهایی از گرسنگی و چاقی
سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد گزارش میدهد که در سال 2017 سهم افراد مبتلا به سوء تغذیه در جهان تقریباً 10.9 درصد بوده است.4. در گزارش سال 2018 خود با عنوان “وضعیت امنیت غذایی و تغذیه در جهان” بیان میکند که برای سومین سال متوالی، افزایش گرسنگی در جهان عمدتاً ناشی از درگیری، آب و هوای نامطلوب و کندیهای اقتصادی بوده است.
روی دیگر سکه، که منعکس کننده شکاف فزاینده بین «داراها» و «نداشتن ها» است، چاقی بزرگسالان در جهان بین سالهای 1975 تا 2016 به طور پیوسته در حال افزایش بوده است. این یک واقعیت خیره کننده است که در سراسر جهان، افراد بیشتری در در حال حاضر چاق از کمبود وزن طنز اینجاست که هر دو گروه از عدم دسترسی به غذای غنی از مواد مغذی رنج میبرند.
از هر طرف که به این موضوع نگاه کنید، ما با یک بحران مواجه هستیم. ناامنی غذایی و گرسنگی ناشی از آن منجر به از دست دادن زندگی بیشتر از طریق گرسنگی میشود. تولید و مصرف غیرمسئولانه غذا منجر به دیابت، فشار خون بالا و افزایش احتمال سکته مغزی مرتبط با چاقی میشود. باید از افزایش فشار بر خدمات بهداشتی جلوگیری کرد.
رهبران این فرصت را دارند تا در افزایش آگاهی، آموزش، ارتقاء و حمایت از همه افراد در هر کجای این طیف که هستند، نقش داشته باشند.
تمرکز مجدد به دور از مادی گرایی و مصرف گرایی
شاید دو تا از بارزترین نشانههایی که ما در حال گم کردن راه خود هستیم، حداقل از نظر معنوی، تمرکز فزاینده ما بر «ماتریالیسم»، ارزش دادن به چیزها بر تجربیات، و «مصرفگرایی»، ارتقای نامتوازن منافع مصرفکننده است.
دو رویداد قابل توجه که منعکس کننده این روند هستند، “روز فراگیری زمین” هستند.5، روزی که هر سال از نقطه مصرف منابع بیشتر از آنچه سیاره میتواند دوباره پر کند عبور میکنیم، و ظهور «جمعه سیاه»، روزی که مبالغ نامحدودی را در کارتهای اعتباری خود خرج میکنیم تا اقلامی را با شور و شوق بیشتری خریداری کنیم. دسته گرسنه گرگ جالب است که اکثریت مردم احتمالاً نام روز Overshoot Earth را نشنیدهاند، که نشان دهنده عدم نگرانی یا شاید آگاهی از «مسیر برخورد» است که ما در آن هستیم.
واضح است که رهبران باید تولید و مصرف مسئولانهتر کالا و خدمات را تشویق کنند.
تعادل بین حقوق و مسئولیت ها
اعلامیه جهانی حقوق بشر6مهمترین پایه برای کمک به دستیابی به آزادی، صلح و عدالت برای مردم جهان است که از آن چیزها محروم هستند. البته ما باید به حمایت و حمایت از این حقوق در هر جایی که فقدان آن را دیدیم، ادامه دهیم.
با این حال، ما همچنین باید در مورد عدم تعادل احتمالی بین حقوق مردم و مسئولیت هایی که با این حقوق همراه است، بسیار مراقب باشیم. اگر ما حق سلامتی داریم، پس ما نیز مسئولیت داریم که سالم زندگی کنیم. مشکل این است که عواقب عدم زندگی سالم و هرگونه بیماری ناشی از آن، از طریق ارائه خدمات بهداشتی بر عهده کل جامعه است. ما باید مسئولیت پذیری برای زندگی سالم تر را تشویق کنیم، در حالی که همچنین اذعان داریم که سلامت یک موضوع پیچیده است که میتواند تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، محیطی و اقتصادی خارج از کنترل یک فرد قرار گیرد.
ما حق آزادی بیان داریم، اما با این حق باید مسئولیت گوش دادن به نظرات دیگران و برخورد محترمانه با مردم وجود داشته باشد. انتشار در رسانههای اجتماعی و برخی از رفتارهای تفرقهانگیز که در میان سیاستمداران خود دیدهایم، این موضوع را به عنوان یکی دیگر از زمینههایی که حقوق و مسئولیتها ممکن است کمی نامتعادل شده باشد، برجسته میکند.
همچنین این یک واقعیت است که برخی از فرهنگها به مفهوم “حقوق” بسیار متفاوت نگاه میکنند. در شرق، جمع گرایی، جایی که گروه بر خود اولویت دارد، غالب است. در غرب ما بهطور گستردهای به دلیل داشتن فرهنگهای فردگرایانهتر بر اساس حقوق فردی شناخته شدهایم. این در بالاترین سطح از طریق تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 منعکس شد. این اعلامیه “غیر الزام آور” شامل حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. با این حال، کشورهای مختلف عناصر خاصی از این حقوق را با اشتیاق کم و بیش پذیرفتهاند.
از این منظر، من از رهبران میخواهم که بیشتر در مورد تعادل بین حقوق و مسئولیتها فکر کنند. حقوق بیش از حد بدون مسئولیت کافی، و افراد میتوانند مستحق شوند یا خراب شوند. مسئولیتهای بیش از حد بدون حقوق کافی و مردم احساس ظلم میکنند. حقوق با مسئولیتها همراه است. وقتی افراد این را تشخیص دهند و نسبت به دیگران و دنیای اطرافشان مسئولانه عمل کنند، سیستمهای ما به طور موثرتری کار خواهند کرد.
من آزادی بیانیه حقوق بشر سازمان ملل را در جدول زیر بیان کرده ام. برای نشان دادن تطابق حقوق و مسئولیتها با رفاه، جدول با دسته بندی آنها در رابطه با هشت حوزه رفاه سازماندهی شده است که بعداً در کتاب با جزئیات بیشتر به آنها خواهیم پرداخت. تنها مسئولیتهای ذکر شده یا ضمنی در اعلامیه شامل موارد زیر است:
- با روحیه برادری عمل کنیم
- وظایف در قبال جامعه
- به رسمیت شناختن و احترام به حقوق و آزادیهای دیگران
- برای رعایت قانون
Reviews
There are no reviews yet.