Description
پلتفرم هنر و علم برندسازی شخصی
نویسنده
سینتیا جانسون
ترجمه
سعید جویزاده | علیرضا احمدیان
مقدمه
حقیقت گفته شود
وقتی شروع به ساختن یک پلت فرم میکنیم، تمرکز داریم. همانطور که قبل از اینکه بتوانید کف یک خانه را اضافه کنید، باید فونداسیون را بچینید، قبل از اینکه بتوانید روی آن لایه برداری کنید، باید پایه و اساس شخصی که هستید را بگذارید. ما شروع میکنیم با دانستن اینکه دقیقاً چه چیزی را میدانیم و با گفتن چه چیزی و به چه کسی موافقیم. همانطور که پلت فرم رشد میکند و مخاطبان گسترش مییابد، و هر چه در موقعیت خود راحتتر میشویم، میتوانیم به خانه اضافه کنیم.
هنگامی که پلتفرم خود را ساختیم و مردم متوجه شدند، انواع جدیدی از فرصتها به ما داده میشود که میتوانند مسیر ما را مبهم کنند. بسیاری از مردم از ما میخواهند که پیامهایی را توییت کنیم که با شخصیت ما مطابقت ندارد، در مورد موضوعاتی که ممکن است درک کنیم یا نفهمیم با آنها مصاحبه کنیم و در مواردی که به آنها علاقهمندیم تأثیر بگذاریم یا چهره آنها را تحت تأثیر قرار دهیم. چه چیزی باعث خستگی پلت فرم میشود. وقتی یک برند میسازیم و بدون برنامه و هدف از پیام دور میشویم، مخاطبان و خودمان را خسته میکنیم.
وقتی شروع به ایجاد دنبالکنندگان و نفوذم بهصورت آنلاین کردم، متوجه شدم که میتوانم وارد اتاقهای جلسات زیادی، در مقابل بسیاری از مخاطبان شوم، و از من دعوت شود تا در مورد موضوعات مختلفی صحبت کنم – نه به این دلیل که در هر موضوعی واجد شرایط منحصر به فرد بودم، بلکه به این دلیل من میتوانم پیام را از منظری منحصر به فرد ارائه دهم. از من به عنوان ابزاری برای انتشار پیام استفاده میشد. ناامید کننده ترین قسمت این بود که مهم نبود من چه میگویم. اغلب اوقات، این علاقه به دلیل پیام یا تمرکز من نبود، بلکه بیشتر به خاطر مخاطبان من و دسترسی آنها بود. من متوجه شدم که در مصاحبههای زنده تلویزیونی در شبکههای بزرگ در پنج کشور در مورد موضوعاتی مانند هوش مصنوعی، مقررات دولتی، امور بین الملل، حقوق زنان و البته انتخابات 2016 ایالات متحده صحبت میکنم.
اولش جالب بود من در زمینه هایی تجربه دارم که به من اجازه میدهد دیدگاه داشته باشم. با این حال، زمانی که متوجه شدم که افراد دیگری نیز به دنبال آن هستند، نگران کننده شد. افراد زیادی روی تک تک کلمات من آویزان بودند، که باعث میشد احساس نادرستی کنم. نظر من در مورد مقررات دولتی در فناوری پیشرفته دقیقاً همین بود – نظر من – و میدانستم که نباید آن را به عنوان حقیقت تلقی کرد.
همانطور که من انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده و پاسخهای پس از آن را تماشا میکردم، دیدم که مردم به دنبال تأیید نظرات خود هستند در حالی که به جای آن باید حقایق خود را تأیید میکردند. این درک باعث شد که بپرسم، متخصصان چه کسانی هستند؟ و کجا هستند؟
هدف من از نوشتن این کتاب تشویق متخصصان واقعی، حرفهگرایان است که اگر نه برای خودشان، بلکه برای جهان، پایهگذاری سکوهای خود را آغاز کنند. سر و صدای زیادی از افراد و مکانهای زیادی میآید که ما در حال خسته کردن دامنه توجه عمومی برای کارشناسان و دلایل مهم هستیم. ما باید از افرادی بشنویم که موضوعات را به طور کامل و کامل درک میکنند. پلتفرم مربوط به شما و تخصص شما، شهرت و نفوذ شماست. اگر سکویی برای ایستادن و افرادی که گوش میدهند داشته باشید، میتوانید با صدای خود دنیا را تغییر دهید.
پس چرا من متخصص نوشتن این کتاب هستم؟ اجازه دهید خودم را معرفی کنم: من سینتیا جانسون هستم یا همانطور که ممکن است من را بشناسید @CynthiaLIVE. من 1.7 میلیون دنبال کننده در توییتر دارم. (من حتی علامت تیک آبی را در توییتر و اینستاگرام دارم.) Mashable میگوید من سومین بازاریاب مهمی هستم که در اسنپ چت (@CyninLA) دنبال میکنم. مجله Entrepreneur میگوید من یکی از پنج کارشناس برتر برندسازی شخصی هستم، و شرکت تایید میکند که من دوازدهمین فرد تأثیرگذار در تغییر بودجههای بازاریابی و اطلاعرسانی مدیران ارشد اطلاعات هستم. Adweek فکر میکند که من یکی از بازاریابان برتر هستم که سرمایه گذاران خطرپذیر باید از او پیروی کنند. اساساً من فوق العاده هستم و در همه چیز متخصص هستم (نوعی هشتگ در اینجا وارد کنید). شوخی میکنم البته من در همه چیز متخصص نیستم و حتی طرفدار کلمه متخصص نیستم.
همانطور که میخوانید چگونه من همه آن را به انجام رساندم، متوجه خواهید شد که چرا راهی که به اینجا رسیدم – و طرز فکر مورد نیاز – مهم است. من سخت کار کردم، شهرتم را در این مسیر به دست آوردم و ریسکهای بزرگی را برای رسیدن به جایی که هستم انجام دادم، اما بسیاری از مردم بدون اینکه به رسمیت شناخته شوند یا فرصتهای جدید را درک کنند، همین کار را انجام داده اند. حرفه من از ترکیبی از قرار گرفتن در مکان مناسب در زمان مناسب، داشتن مربیان قوی و ضرورت متولد شد. حقیقت این است که مهم نیست چگونه به آن نگاه کنید، همه راهها به یک تصمیم اصلی اشاره میکنند که کار من را آغاز کرد و من را برای موفقیت آماده کرد: من یک برند شخصی ایجاد کردم.
ایجاد یک برند شخصی به من این امکان را داد که نویسنده ای برای نشریات بزرگ شوم و در رویدادها و کنفرانسهای مختلف سخنرانی کنم، مانند اجلاس جهانی سرمایه گذاری، جوایز گاو طلایی علی بابا، کنفرانس خبری روابط عمومی، و کنفرانس GetGlobal. من در هیئت مشاور اجرایی و همچنین مربی مدیران Fortune 1000 هستم (ما فقط بیست نفر هستیم و برخی از مدیران C-suite در شرکت هایی مانند Aetna هستند). گاهی اوقات، من این فرصت را دارم که به سراسر جهان سفر کنم تا به عنوان مشاور کار کنم. آیا تا به حال نام کنگره جهانی بازاریابی یا نشست جهانی دولت را شنیدهاید؟ من هم نام آنها را نشنیده بودم – تا اینکه دعوت شدم و به دوبی، چین، پرتغال، بالی، هند، ترکیه و اسرائیل رفتم تا با رهبران دولت، کارشناسان محلی، و نیکوکاران ملاقات کنم.
من تعداد فالوورهای خود را به نزدیک به سه میلیون نفر در تمام کانالهای اجتماعی افزایش داده ام. من در نزدیک به هفتاد و پنج رویداد برای صنایع مختلف در مورد موضوعات مختلف، در بیست و پنج ایالت و هفده کشور – همه در کمتر از سه سال صحبت کرده ام. از من در چندین نشریه و وبلاگ بزرگ نام برده شده است. من به یک متخصص بازاریابی و برندسازی برای برخی از بزرگترین استارتآپها و سرمایهگذاران خطرپذیر در سیلیکون ولی و لس آنجلس تبدیل شدهام و توانستهام از برندم بدون از دست دادن اصالتم کسب درآمد کنم. من خودم را از یک مدیر و دانشجوی رسانههای اجتماعی به یک تأثیرگذار رسانههای اجتماعی، کارآفرین، رهبر فکر بازاریابی، مشاور اجرایی و مدافع توانمندسازی زنان تبدیل کرده ام. فرصت هایی که من داشته ام ممکن است غیرعادی به نظر برسند، و شما ممکن است فکر کنید، او باید خاص باشد، یا، او واقعاً خوش شانس است. اما همه آنها از ایجاد، تمرکز و حفظ نام تجاری شخصی من برای رسیدن به ماموریت برند شخصی من ناشی میشوند. این تحول و رشد در عرض چند سال اتفاق افتاد و نیاز به تمرکز زیادی داشت، اما اگر من بتوانم این کار را انجام دهم، شما نیز میتوانید… و خواهید کرد.
بعد از من تکرار کنید: برندسازی شخصی برای همه است، نه فقط افراد ممتاز و دارای شبکه. وقتی مردم وبلاگها و مقالاتی در مورد اینکه چگونه برندسازی شخصی یک اقدام ضروری یا ارزشمند نیست، مینویسند، در واقع برند خود را میسازند – برندی مبتنی بر اجتناب از برندسازی شخصی. برای تکرار، برندسازی شخصی برای همه از جمله شما است. سخت است؟ نه. آیا به تلاش و اخلاق کاری قوی نیاز دارد؟ آره. نیمی از کار این است که به طور مداوم ظاهر شوید و برای فرصت هایی که پیش میآید آماده و در دسترس باشید.
داشتن یک برند شخصی اجتناب ناپذیر است. اگر برند خود را نسازید و مدیریت نکنید، دنیای اطراف شما این کار را برای شما انجام خواهد داد و شما آینده خود را در دستان دیگران قرار خواهید داد. این مخاطره آمیز است. اگر در تلاش برای دستیابی به موفقیت بیشتر در حرفه خود هستید، اجازه دادن به دیگران برای ساختن برند شخصی شما بی معنی است. هر کاری که انجام میدهیم، هرکسی که با آنها معاشرت میکنیم، هر شرکتی که برای آن کار میکنیم، بر نحوه درک جهان از ما تأثیر میگذارد. برای ساختار و حفظ شهرت خود، باید برندهای شخصی خود را توسعه و مدیریت کنیم. این فقط یک پیروزی برای حرفه ما نیست. با رشد هوش مصنوعی، شاهد خواهیم بود که حضور آنلاین ما، که عمومی ترین بیان برند شخصی ما است، به روش هایی استفاده میشود که بر زندگی ما تأثیر میگذارد – برای ارزیابی ریسک ما برای وام یا مناسب بودن برای پذیرش در آموزش. نهادها، مثلا. شما بیشتر از چیزی هستید که پست میکنید: تصور مخاطب از شما واقعیت شماست. درک آنها را تغییر دهید و واقعیت جدیدی ایجاد میکنید.
برای توسعه و مدیریت برند خود چه چیزی لازم است؟ شما باید یک استراتژی ایجاد کنید. با همان جدیت و دقتی که آژانسهای برندسازی به مشتریان سازمانی خود نشان میدهند، به برند شخصی خود نزدیک شوید. علاوه بر پیام برند خود، به حسابرسی، برنامه بازی تعیین هدف، استراتژیهای رشد و آگاهی از فضایی که در آن هستید یا میخواهید وارد شوید نیاز دارید.
Reviews
There are no reviews yet.